part 16

426 123 20
                                    

از زمانی که اطلاعات جیسون رو به طور ناشناس و بدون هیچ ردی تحویل پلیس داده بودن و بعد هم خودش رو با دست و پای بسته و بیهوش توی خیابونی نزدیک اداره پلیس که دوربین هاشو از قبل از کار انداخته بودن گذاشته بودن، حدود یک هفته میگذشت.

تقریبا شرایط به حالت عادی برگشته بود، دیلان که آسیب جدی ندیده بود سرپا شده و فقط گاهی توی قفسه سینش و دنده هاش احساس درد میکرد. اما ایان که آسیب هاش نسبت دیلان شدید تر بود فعلا باید استراحت میکرد.

سونگیون درحالی که دم اتاق تائو ایستاده بود بلند گفت:

سونگ: گه آماده ای؟

تائو: هی سونگ چند دفعه بگم وقتی اینطوری صدام میکنی احساس پیری میکنم. اخه محض رضای خدا من حتی ازت کوچیک ترم

درحالی که ریز ریز میخندید جواب داد

سونگ: ببخشید دیگه تکرار نمیشه

تائو: خب حالا چی میگفتی؟

سونگ: پرسیدم آماده ای؟

تائو: آره برو ماشینو روشن کن تا من یک سری وسایلم رو بذارم توی کیفم میام

سونگ: باشه

از عمارت بیرون و به طرف ماشین رفت تا تائو بیاد. داشت از پله ها پایین میرفت که به دیلان برخورد

سونگ: به به آقای دکتر صبح زیباتون بخیر

دیلان درحالی که به لحنش میخندید جوابش رو داد

دیلان: کمتر زبون بریز، صبح توام بخیر

سونگ: امروز حالت خوبه؟

دیلان: آره بهترم ممنون....جایی میری؟

سونگ: آره

دیلان: مگه شما همیشه کاراتونو از عمارت حل و فصل نمیکنین؟

سونگ: چرا ولی وضعیت ایان رو که میبینی نمیتونه بره کلاب من و تائو ام امروز کار خاصی نداشتیم پس با اجازه اتریس، کریس گفت میتونیم تا زمانی که ایان خوب بشه وقتی کاری نداریم کار های مهمش رو ما انجام بدیم

دیلان: آها خوبه موفق باشید

سونگ: ممنونم روز خوبی داشته باشی و مراقب خودت باش

دیلان: همچنین .... حتما

سونگیون سرشو کمی خم کرد و از دیلان جدا شد و به سمت ماشین رفت.

******

لوهان بیرون کلاب ایستاده تا وقتی فرد مورد نظرشون بیرون اومد به کریس اطلاع بده ولی فعلا خبری نشده بود. موبایلش رو درآورد و شماره کریس رو گرفت

لو: اه جواب بده دیگه لعنتی

کریس: بله

_ کریس

+ بگو

_ الان نیا این پسره هنوز بیرون نیومده

+ یه جوری بکشش بیرون داره دیر میشه

ATHERIS (S1)Where stories live. Discover now