part 22

478 115 65
                                    

سوییت هارتای من ووت یادتون نره.

+تو هنوز اینجایی؟ چرا نمیری بیرون؟

_ کجا میری سرما میخوری اینطوری

+ به توچه گمشو بیرون

_ سرما میخوری

+ گرممه ولم کن

ژان دستش رو از دست ییبو کشید. ییبو دوباره دستش رو گرفت ولی متوجه ورم کم دستش شد و عذاب وجدان درونش رو بیشتر کرد.

انگار مشروب اشتباهی تاثیر خودش رو گذاشته بود چون ژان اون قدرت همیشگی رو نداشت پس با فشار کوچیکی که ییبو به سینش وارد کرد، روی تخت افتاد. پشت دستش رو روی پیشونیش گذاشت.

_ داری توی تب میسوزی

+ چیزیم نیست برو بیرون

با شنیدن لحن بیحالش پوزخندی زد

_ اتریس بزرگ زیادی در مقابل مشروب بی ظرفیت نیست

+ احمق.....اون شامپاین یکی از.....قوی ترین هاست.....و هشتاد درصد....الکل داره....البته اگه از....بزرگی لیوانی که آوردی....بگذریم

ییبو قبل از اینکه چیزی بگه متوجه قرمز شدن حوله درست قسمت زخم ژان شد.

_ با خودت چیکار کردی زخمت خونریزی کرده میرم دیلان رو خبر کنم

داشت میرفت که ژان ساق دستش رو گرفت.

+ وایسا نمیخواد بری

_ چی میگی حالت بده. تب داری و زخمت خونریزی داره

+ نمیخواد. به دیلان بگی کریس و تائو هم باخبر میشن نمیخوام نگران بشن

_ نگرانی اونا مهمه یا سلامتیت؟

+حوصله غرغر هاشونو ندارم....چیزیم نیست خودم میتونم زخمم رو ببندم

_ آره دارم میبینم چقدر خوب بستی

+ تو کاری ندا....

_ به یک شرط بهشون نمیگم

+ داری واسم شرط میذاری؟ انگار واقعا جایگاهتو فراموش کردی؟

_ بذار من زخمت رو ببندم منم بهشون نمیگم

ژان نگاهش کرد و چشم هاشو توی حدقه چرخوند

+ باشه

ییبو لباشو روی هم فشار تا مانع خندش بشه، اتریس نیمه مست و بیحال واقعا کیوت بود و ییبو الان فقط پسری به اسم ژان رو میدید نه اتریسی که همه ازش میترسن.

سریع جعبه کمک های اولیه رو آورد و کنارش روی تخت نشست.

_ انتظار که نداری از روی حوله زخمتو ببندم؟

ژان کمربند حولشو شل کرد و اون رو از روی شونه هاش تا گودی کمرش پایین کشید. ییبو بار دیگه نگاهش به اون بدن فوق العاده افتاد و آب دهنشو قورت داد.

ATHERIS (S1)حيث تعيش القصص. اكتشف الآن