سلام...
عسل هستم.
دوباره به انتهای یک فیک دیگه از من رسیدیم و حرفام شروع شد :)فیکشن RUDE تنها داستانی بود که از تموم شدنش خوشحال شدم و وقتی کلمه آخرش رو نوشتم حس کردم باری از روی دوشم برداشته شده.
نه بخاطر اینکه دوستش نداشتم، چون فکر میکردم قرار نیست به پایان برسونمش و حالا که تموم شده واقعا حس خوبی دارم✨فکر کنم دقیقا یازده ماه از شروع این فیکشن میگذره و من آبان 99 شروع به ترجمه ش کردم، الان نمیدونم چند صفحه شده چون تعداد صفحات داخل وورد با پی دی اف چنل فرق داره اما بدونید به تعداد صفحات این فیکشن دهن من سرویس شده😂
شوخی کردم...
اما بذارید از کم لطفی هایی که بهش کردید خیلی دلگیر بشم.
تعداد دانلود ها بالا بود و خیلی ها بخاطر اینکه سر من شلوغ بود و نمیتونستم به همه کامنتا جواب بدم، نامردی کردن و از زیر کامنت گذاشتن در رفتن. روزایی که پارتای بالای سی صفحه اپلود میکردم و به جز دوتا نظر چیز دیگه ای نمیگرفتم، به امید اینکه این آخرین کارمه فیکشن رو ترجمه میکردم...
به همین اندازه بی رحم بودید :)نمیدونم...
شاید دوباره مغزم از کار بیوفته و شروع به ترجمه داستان دیگه ای کنم چون ترجمه فیکشن و داستان اعتیاد این روزام شده.
هیچ چیز از من بعید نیست...همه میدونیم که RUDE افتر استوری داره اما من زیاد مایل به ترجمه ش نیستم چون با جو اصلی داستان متفاوته.
و طبق معمول، صحبت هایی درباره خود فیکشن دارم.وقتی ما داستانی رو میخونیم، جدا از فیکشن های کیپاپی و کاپل مورد علاقمون، باید یه چیزی ازش یاد بگیریم تا بفهمیم وقتمون رو سر یه چیز الکی نابود نکردیم.
مخصوصا تانایی که یازده ماه وقت براش گذاشته :)اوایل فیک بکهیون خیلی قضاوت میشد، ازش عصبانی میشدید و چندبار از خواننده ها دیده بودم که میگفتن بکهیون اصلا شخصیت دوست داشتنی نداره اما در نهایت چی ازش متوجه شدید؟
نه تنها خود ما، بلکه خانواده ش هم متوجه قضاوت بی جای خودشون شده بودن.
هیچ آدمی از بدو تولدش بد نیست، اینو بدونید که شرایط و محیط همچین چیزی ازش ساخته. حالا چه فرشته باشه، چه یه شیطان بد ذات.
پس فقط با کفششون راه برید تا بفهمید چی کشیدن.وسطای داستان که رسیدیم، چانیول آدم بده شد چون بکهیون رو درک نمیکرد و باز هم قضاوت اشتباه...
لازم بود خودمونو جای چان بذاریم تا بفهمیم ری اکشنمون نسبت کسی که با تمام وجودش داره بهمون توهین میکنه و نفرت میورزه، چی هست.عشق آسیب دیده سولی، بیشتر از قبل اثرات قضاوت بی جا رو بمون نشون داد. دقت کنید که سولی داستان در نهایت بهم رسیدن اما توی دنیا واقعی چقدر تضمین میکنید که به عشق آسیب دیده اتون برسید و بخشیده بشید؟!
حس میکنم نویسنده کلا فیکشن رو با این پیام نوشته :/به چانیول RUDE میتونیم مدال صبور ترین و با تحمل ترین شخصیت کل فیکشن هایی که ترجمه کردم رو بدم.
دیدید که ته همه چیز بد نیست، شاید مثل این داستان خیلی خوب و رویایی نباشه اما بد هم نیست.
چقدر کاپل کایسو شیرین و کیوت بود و میدونم به همون اندازه که من از ترجمه پارتاشون لذت بردم، شما هم از خوندنش لذت بردید.
و بیاید نصیحت جه جونگ و یونهو رو از یاد نبریم. با اینکه نقش خیلی کمی توی داستان داشتن اما بزرگترین پیام رو بهمون رسوندن.
درک متقابل...و خوشحالم که خودتون نمونه ای ازش رو خوندید، پس نیاز به توضیح اضافه ای نیست.
فکر کنم تا همینجا کافی باشه، چون اگر بخوایم نکته اخلاقی این فیکو دربیاریم، خودش یه پی دی اف هزار صفحه ای جداگانه ست.باعث افتخاره که شما رو توی چنل دلی خودم ببینم، لینکش داخل فنسی موجوده.
جدا از RUDE فیکشن LUST هم ترجمه کردم که توی چنل دیگه ای داره آپلود میشه. (ترجمه ش به اتمام رسیده، پس فکر نکنید همین الانشم زیر حرفام زدم و فیکشن جدید رو شروع کردم)؛RUDE هم به پایان رسید...
پر از آرزو های خوبم برای شماها.Thanatos (Bitter honey)
@fancy_fiction
1400/7/9
YOU ARE READING
Rude "persian ver" [Complete]
Fanfictionبکهیون، دانش آموزی گستاخ و بی ادب توی دبیرستانشونه. بخاطر همین آقای بیون تصمیم میگیره پسرشو به خونه مادربزرگش توی سئول بفرسته. و این برای بکهیون افتضاحه... ولی از اونجایی که با بستن حساب بانکیش تهدیدش میکنن، مجبور میشه به حرف پدرش گوش بده. بالاخره ب...