♪GUILTY♪

327 69 2
                                    

با شنیدن صدای آلارمی که دیشب تنظیم کرده بود، از خواب بیدار شد. تقریبا صبح شده بود... نگاهشو پایین آورد و دیدن بکهیونی که توی بغلش جمع شده بود، باعث شد لبخندی شیرینی روی لبش بشینه.

سریع گوشیشو برداشت و آلارمشو قطع کرد تا بیبی هیونش بد خواب نشه. اینبار محکم تر بغلش کرد، بینیشو میون موهای ابریشمیش برد و با چشمای بسته به خودش قول داد فقط چند دقیقه توی همون حالت بمونن و بعد هیونشو بیدار میکنه.

_ باید بیدار بشیم؟

با شنیدن صدای گرفته از خوابش، با تعجب چشماشو باز کرد و با صورت پف کرده و کیوتش مواجه شد.

+ بیدار شدی؟

لبخندی روی لبای مثلثیش شکل گرفت.

_ اوهوم... صبح بخیر.

+ صبح بخیر هیونم.

_ بخاطر آلارم بیدار شدم.

+ معذرت میخوام، دفعه بعد آلارم نمیذارم.

_ نه، اشکالی نداره. باید بذاری... اگه یه وقتی خواب بمونیم و کسی بیاد بالا ما رو اینجوری ببینه، چی؟

+ راست میگی... هیون من خیلی باهوشه!

بکهیون با بهم ریخته شدن موهاش، خندید و سرجاش نشست.

_ باید برم توی اتاقم آماده بشم.

+ امیدوارم روزی برسه که مدرسه نری و بتونم بیشتر باهات وقت بگذرونم.

_ پس اگه اینطور باشه، خودتم نباید بری سرکار.

+ من خودم رئیسم، هر وقت بخوام میتونم نرم.

_ نخیر، نباید اینکارو بکنی. این سواستفاده از قدرته، کار خوبی نیست.

+ خدای من! بیبی هیون راجب این چیزا میدونه؟

_ معلومه که میدونم... الانم باید بلند بشیم تا به کارامون برسیم. من باید برم مدرسه، توام باید بری شرکت.

تا خواست از روی تخت بلند بشه، چانیول بازوشو گرفت و دوباره روی تخت کشوندش.

_ چیشده؟

+ میخوام یه کاری بکنم که بعدا نمیتونم انجامش بدم.

نگاهش پر از تعجب شد.

_ چی؟

مرد بزرگتر بعد از اینکه روی زانوهاش نشست، سرشو نزدیک تر آورد و بوسه سبکی روی پیشونی امید زندگیش نشوند و قلب بکهیون رو پر از پروانه های رنگی کمونی کرد. با احساس پیشونیشو بوسید و بعد از ده ثانیه، لباشو جدا کرد.

+ خیلی دوست دارم.

***

نگاهش خیره به لوهان بود که برای زنگ اول، وارد کلاسشون شده بود.

نمیتونست ذهنشو از رابطه ای که میون دایی و معلمش بود، دور کنه. حالا چطور باید توی چشماش نگاه میکرد؟ چطور میتونست خوشحال و خندون با چانیول قرار بذاره درصورتی که لوهان، کسی که از برادر هم بهش نزدیک تر بود، توی گذشته بخاطرش عذاب کشیده؟

Rude "persian ver" [Complete]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora