𝙺𝚛𝚒𝚜𝚑𝚘 𝚜𝚌𝚎𝚗𝚊𝚛𝚒𝚘𝚜

𝐒𝟏𝟐-𝟏🥂🎬

Part 1

- کل تلاشت همینه؟! بین اینهمه آدم یکی رو برام پیدا کنی که حتی به دیکمم نمیرسه؟!

با قیافه توی هم رفته به عکس مرد جوونی که مایل‌ها با تایپ ایده آلش فاصله داشت نگاه کرد و عکس رو تو صورت منیجر بیچاره‌اش که این صدمین باری بود که توی انتخاب فاک بادی مناسب برای جونمیون شکست می‌خورد پرت کرد.

- بهت گفتم یکی رو پیدا کن که هم بشه راحت دهنش رو بست، هم کارش تو تخت خوب باشه

حرصی گفت و سهون که داشت برای صدمین بار به جملات تکراریِ اون پسر از خود راضی گوش می‌داد فقط نفس عمیقی کشید. دیگه کم کم داشت فکر می‌کرد تراپیست رفتن رو توی برنامه‌ هفتگی خودش قرار بده وگرنه دیری نمیگذشت صبرش بالاخره تموم می‌شد و شغل و مزایاش رو از دست می‌داد.

- درسته اشاره نکردم ولی بنظرت هر کسی لایق داغون کردن این فیسه؟!

- آره... من با مشتم!!!

سلبریتیِ جوون که جلوی آینه‌اش مشغول جا به جا کردن کرم‌های چند صد دلاریش روی میز بود با شنیدن زمزمه‌ی درموند‌ه‌ ولی محکم سهون خنده‌اش گرفت.

- کارت رو درست انجام بده... مطمئنم بعد از بالا بردن حقوقت با خودت میگی که این همه بگایی ارزشش رو داشت

با گرفتن تبلتِ منیجر خسته‌اش بدون اینکه به چهره‌ی پوکر سهون اهمیتی بده روی بین بگ طوسی رنگِ وسط اتاق نشست و مشغول بالا پایین کردن عکس‌ها و بیوگرافی‌های ادم‌های انتخابی سهون شد. البته همش بی‌نتیجه بود. جونمیون بارها اون جملات رو خونده بود و هر بار یه چیزی اون وسط ذهنِ وسواسش رو اذیت می‌کرد. کاش می‌تونست آخرین فاک بادیش رو تا ابد پیش خودش نگه داره ولی اون پسرِ لعنتی یهو تصمیم گرفته بود برای گسترش دادن بیزینسِ خانوادگیش از کشور بره و جونمیون دیگه حتی یادش نمیومد آخرین باری که برای یکی خم شده بود دقیقا چند ماه پیش بود.

- اگه یه آدم استریت بودی کار سخت‌تر نمی‌شد... ولی پیدا کردن یه پسر که گرایشش مثل تو باشه و با معیارهای تو جور دربیاد فقط یه چوب جادویی نیاز داره که من ندارم... بیا تو سانی

سهون همونطور که کاپ قهوه‌ی سرد شده‌اش رو قورت می‌داد گفت و با دست به میکاپ آرتیست جوونشون که سرش رو از در داخل آورده بود و منتظره اجازه بود اشاره کرد تا داخل بیاد.