یونگی خودش رو به یک فنجان دمنوش داغ دعوت کرد و وارد تراس کوچیک و دنج خونهاش شد و بعد از نشستن روی صندلی راک چوبی، نفس عمیقی از هوای مطبوع و نیمه خنک صبح گرفت.
یک قلپ از دمنوش رو نوشید و فنجان رو روی میز قرار داد تا ماژیک قرمز و دفترچهیادداشتش رو برداره.
دفتر رو از جایی که علامت گذاری کرده بود باز کرد و و چند صفحه ورق زد تا به اسم مدنظرش برسه:
- ویآیپیه پنجم. هوآنگ زیتائو.با ماژیک قرمز یه ضربدر بزرگ روی اسم و عکس اون مهرهی سوخته کشید:
- یکم زود از سر راهم خط خوردی.برگشت به سه صفحهی قبل و خیره به عکس وینسنت، عصبی چند ضربه به کاغذ زد که باعث ایجاد شدن یکسری نقطههای کوچیک قرمز روی بخش گونه و چشم وینسنت شد.
- حتی دلمم برات نمیسوزه کیم تهیونگ.و به همون صفحهای که علامت گذاری کرده بود برگشت و به عکس هوسوک که به خاطر خندهی گشادش از چشماش فقط یک خط باقی مونده بود خیره شد و اخماش تو هم رفت.
- هوسوک...لبخند فیکی روی صورتش شکل گرفت که به هیچ وجه با اخم بین ابروهاش هارمونی نداشت:
- بمیر!~~~~
از وقتی تائو رو به بیمارستان بردن تا خود امروز شیش صبح چشم رو هم نزاشت پس توی هتلِ نزدیک بیمارستان یه اتاق گرفت تا بتونه کمی استراحت کنه و طرفای دوازده ظهر بود که وارد یه گل فروشی شد و یه دستهی پنجاهتایی رز قرمز خرید.
عطر گل رز کل بینی لی رو پر کرد و لبخند دلپذیری روی صورتش انداخت. خوشحال بود که تائو هنوز نفس میکشه و فرصت دوباره شنیدن صداشو داره.
سمت رزیدنت رفت تا حال بیمار وخیمش رو بپرسه و وقتی پرستار بهش، انتقال تائو به بخش رو اطلاع داد، خوشحال سمت شماره اتاقی که گرفته بود راه افتاد و آهسته درو باز کرد که با انفجاری از آدمهای مختلف روبه رو شد.
< افراد گَنگ طبهکاری ویآیپیپنجم: تائو >
یکی از پسرا جلوی تائو شیک میزد و اون یکی روی مبل نشسته بود و هروئین تزریق میکرد. دو نفرشون دو سمت تائو بودن و داشتن باهاش سلفی میگرفتن و یه پسر تقریبا چاق هم هرچی که توی یخچال اتاق بیمارستان بود رو بیرحمانه خالی میکرد. یه پسر مو آبی با حولهای همرنگ موهاش از حموم بیرون اومد و گفت:
× آبو نبستم بچهها، کی میخواست دوش بگیره؟ بره.
و یهو سر و کلهی یکی دیگه، از وسط پاها و از زیر ملافهی تائو پیدا شد و گفت:
× قربان، کیر نصفهاتون توی پانسمانه، چطوری ارضاتون کنم؟
YOU ARE READING
Livid Heart🖤🚬 | Vkook
Fanfiction[Completed] [تمام شده] 𓄸 Name: Livid Heart | قلب کبود 𓄸 Genre: Smut, romance, mafia⛓️🚫 𓄸 Main Couple: Vkook 𓄸 Age category: +21⛔ 𓄸 Writer: Jisog 𓄸 Update: Weekly on Wednesday🚬 _____🖤_____ "رد دات" جایی...