My Hero Daddy

12

مرسی از غزاله بابت کاور بالا♡عشق منی

Flashback*
Louis.POV

یه هفته ای از وقتی که تو خونه هری زندگی میکنیم میگذره..

میدونی؟ روتین!

از خواب بیدار شو. دندوناتو مسواک کن. صبحونه بخور و قیافه سیدنیو تحمل کن. سعی کن تا وقت ناهار خودتو سرگرم کنی. بعدش دوباره خودتو سرگرم کن. از فوضولی اینکه پشت اون در قفل شده چیه بمیر. تو اتاق هری نرو. از خونه بیرون نرو. منتظر باش هری از کار برگرده. شام بخور. اگه هری خسته باشه میخوابه اگرم نباشه لطف میکنه و باهات شام میخوره. بعدم سر ساعت ۱۰ خاموشیه و بهتره که بخوابی.

چقد هیجان انگیز مگه نه؟

البته اعتراضیم ندارم

فقط اینکه بعد یه هفته استراحت حالا حسابی حوصلم سر رفته... فیزیم همینطور...

اما امروز اخر هفتس... نمیشه یکم تفریح داشته باشیم؟

هری امروز زود برمیگرده

-لویی؟

+هوم؟

-تو حوصلت سر نرفته؟

+البته که رفته
چشمامو چرخوندم

-من...دلم واسه مامان تنگ شده...

‌+اره...خیلی وقته ندیدیمش...

-میشه امروز بریم پیشش؟لطفا؟

+من که از خدامه ولی ما اجازه نداریم از خونه بیرون بریم

-زود برمیگردیم. عمو هری تا بعد از ظهر بر نمیگرده از کجا میخواد بفهمه؟

+بعد اونوقت سیدنی چیکارست؟؟

-یکاریش میکنیم دیگه

+چیکار؟

-چه میدونم... بهش میگیم ما خوابیدیم و بیدارمون نکنه

+ما که همین ۳ ساعت پیش از خواب بیدار شدیم:/

-اههه نمیدونم لو یکاریش بکن

+بزار هری که اومد بهش میگیم

-چی میگی واسه خودت عمو ساعت ۳ میاد بیمارستان تا ۴ و نیم بیشتر ساعت ملاقات نیست
لویی لطفا یکاری بکن

کلافه هوفی کشیدم .. منم دلم واسه مامان تنگ شده ولی اخه..

+من فقط نمیخوام هریو ناامید کنیم فیز..

-اون نمیفهمه... اگرم فهمید همه چی تقصیر منه دیگه خب؟ هری که ما رو نمیزنه! فوقش یکم دعوامون میکنه

+خیله خب باشه... باید فکر کنیم ببینیم چیکار کنیم که سیدنی نفهمه..

خب... سیدنی از هری حساب میبره. خیلیم !!
هرچی هری میگه اون قبول میکنه و صداش در نمیاد چون اگه در بیاد تنبیه میشه! این چیزیه که من تا اینجا میدونم... حالا چرا اینکارارو میکنه و اینارو ... نمیدونم...