chapter 40

190 46 16
                                        

زین آماده شو بریم"

زین ریش تراششو خاموش کرد و به لیام نگاه کرد.

"کجا؟"

لیام جلوی زین ایستاد و زین طبق عادت دستشو برد و کروات لیام رو درست کرد.

"خونه ی لویی و هری"

"چرا؟"

"باید یه چیزایی رو روشن کنیم"

-------------------------------------------------------------------------------------------------------

هری روی بازوی لویی خوابیده بود و از سفتی زیر سرش لذت میبرد.

"لو؟"

"جانم؟"

لویی با دست دیگش موهای هری رو از صورتش کنار زد و دستشو روی موهاش کشید.

"حرکت خیلی هوشمندانه ای بود"

لویی منظور هری رو نفهمید و نمی خواست چیزی هم بپرسه پس فقط به نوازش کردذن موهای هری ادامه داد.

"واقعا...با اینکه میدونم چه قدر ازش متنفری،اما تو اینو انجام دادی راستش من فکر نمیکردم یه روزی برسه تو دلت بخواد که به دنیا بگی منو دوست داری ولی انگار این کم کم داره اتفاق میوفته و شروعش با همون بوسه ی توی موزیک ویدیومون بود تازه تو با یه تیر دو نشون زدی هم منو برگردوندی هم باور کن...ما بیشتر از قبل معروف شدیم لو"

لویی اومد دهن باز کنه و بگه که اون حتی روحشم خبر نداشته که موزیک ویدیو قراره اینطوری منتشر بشه ولی نتونست چون هر چی بود این فکر هری باعث شده بود اون برگرده.

"آره بود"

فقط همین از دهنش خارج شد و هزار بار به خودش فحش داد که نتونست حقیقت رو بگه ولی حالا همه میدونن که لویی از،از دست دادن میترسه...پس کی میتونه اون رو درک نکنه؟

"اون بوسه یجورایی هات بود...فکر نمیکردم وقتی من و تو همدیگه رو میبوسیم اینجوریه،مرسی که گذاشتی بدونم"

خندید و سرشو بیشتر روی بازوی لویی فشار داد.

لیام دوباره در رو محکم تر کوبید و باز هم کسی جوابی نداد.همون طور که لیام به تلاش های نا موفق خودش لدامه میداد زین از خنگی لیام تو سر خودش زد و گوشیش رو از جیبش بیرون آورد.

"اوه زین این تویی؟"

هری با یه صدای هیجان زده پشت تلفن پرسید.

"آره خودمم شما دو تا خونه نیستید؟"

لیام بالاخره دست از در زدن برداشت و به سمت زین برگشت.

"چرا... ما خونه ایم"

زین اخم کرد و صداشو بالاتر برد و دل لیام درد گرفت از اون همه جذابیتش.

"پس چرا درو باز نمیکنید؟"

زین با اخم پرسید و لیام صد بار تو دلش قربون صدقش رفت.

sign of the times(L.S)Where stories live. Discover now