chapter 21

242 37 4
                                    

Larry's situation:))
"Third-person POV"

صدای در باعث شد لویی و استن بازیشونو پاوز کنن و لویی رفت درو باز کنه...

لویی در رو باز کرد و صورت هری رو دید...اونجا وایساده بود...دقیقا همون جا...

دستاشو باز کرد و منتظر موند...

هری به صورت لویی خیره شد و یه لحظه ی دیگه رو هم برای تو آغوش لویی بودن حروم نکرد...

لویی دستاش دور کمر هری پیچید و تازه فهمید چه قدر بهش نیاز داشت چه قدر به اینکه با بودنش تنهاییشو خراب کنه معتاد بود تازه فهمید تنهاییش به بودن یا نبودن کسی بستگی نداره...به بودن یا نبودن هری بستگی داره...

هری دستشو پشت لویی محکم تر کرد و به اینکه اینقدر دوسش داشت لعنت فرستاد... به اینکه چطور بدن گرم لویی بهش چسبیده بود لعنت فرستاد...به تپش تند قلبش لعنت فرستاد...به استن لعنت فرستاد...به تروی لعنت فرستاد...

بالاخره از بغلش بیرون اومد و به پشت لویی نگاه کرد...استن رو خیره به خودشون دید ولی حسادت یا همچین چیزی تو صورتش دیده نمیشد...

"هری بالاخره اومدی؟ امروز روزیه که باید آهنگمونو برای آخرین بار ضبط کنیم...حاضری بریم؟"

اشک سعی کرد اشکایی که تو چشماش مونده بودنو کنترل کنه که پایین نریزن...نتونست جوابشو با کلمه بده و فقط سرشو بالا پایین کرد...

چند دقیقه ی بعد اونا پشت میکروفون هاشون نشسته بودن و منتظر بودن که بخونن و آهنگشونو ضبط کنن...

[louis]

trying...

"صبر کن لویی...صبر کن دیگه... هنوز آماده نشدیم"

برایان گفت و لویی با بی صبری آه کشید...

troye sivan ft.Alessia cara_wild🎼

"خب بریم...1...2...3"

[Louis]
trying not to fall on the way home
you were trying to wear me down,down
kissing up on fences and up on walls
on the way home
I guess it's all working out,now

[Harry]
cause there's still too long to the weekend
too long till I drown in your hands
too long since I've been a fool
oh,yeah,yeah,yeah

[Harry & Louis]
leave this blue neighbourhood
never know loving could hurt this good,oh
and it drives me wild
cause when you look like that
I've never ever wanted to be so bad,oh
it drives me wild
you're driving me wild,wild,wild
you're driving me wild,wild,wild
you're driving me wild,wild,wild

[Harry]
we're alike you and I
two blue hearts locked in our wrong mind
so can we make the most out of no time?
can you hold me?
can you make me leave my demons and my broken pieces behind?

[Louis]
cause there's still too long to the weekend
too long till I drown in your hands
too long since I've been a fool
oh,yeah,yeah,yeah

sign of the times(L.S)Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin