با اعلام ورود زین توسط منشیش توجهشو به در ورودی داد
:هی هری
:زین, اتفاقی افتاده? تو همیشه اینجایی,فکر کنم وقتی ادوارد برگرده ,شعبه ی جنوبی رو به کس دیگه ای بده
و بلند خندید ,اما زین یه آه کشید و روی مبل لم داد هری صورتش جدی شد و روی میزش به جلو خم شد و دستاشو بهم گره کرد
:هی پسر چی شده?
:دیشب من و لویی با هم رفتیم به اپارتمانش و خب ...
:خب?
:لیام بهش زنگ زد و دعوتش کرد بیرون , چون قرار بود دوست دخترشو بهمون معرفی کنه
:یعنی شما میخواستین بلاخره یه کاری بکنید و اون نذاشت ,و حالا ناراحتی?
:آه هری مشکل اصلا این نیست , مشکل لیام لعنتیه ,اون احمق اشغال
:آروم باش پسر ,اوه خدای من تو داری گریه میکنی?
هری سریع از جاش بلند شد و کنار زین نشست , چون زین اصلا گریه نمیکنه ,فقط وقتی پری ترکش کرد گریه کرد , پس این خیلی موضوع مهمیه
:بهم بگو چی شده
دستاشو روی شونه ی زین گذاشت و زین کمی صورتشو مالید
:خب ,ما رفتیم به کلاب و اون ,یعنی ... پری دوست دختر لیامه
:چیییی! امکان نداره! پسر تو چقد میتونی بدشانس باشی ,همیشه بهت گفتم عاشق نشو
:مگه دست منه, برای اولینبار دلم میخواد ادوارد اینجا باشه
:ببین زین,اگه هنوز این حس عجیبو به پری داری ,و هرروز قراره با لیام ببینیش ,رابطت با لویی داغون میشه ,بعلاوه که لویی از اینکه تو هنوز باهاش نخوابیدی میترسه
:چی?
:چند شب پیش با هم حرف زدیم و اون نگران بود تو ,خب تو اونجوری دوسش نداری که ...میدونی چی میگم
:نمیدونم چرا نمیتونم انجامش بدم هری , حتی تو زمانی که عقل از سرم میپره بازم نمیتونم
:چون تو هنوز دیکتو برای اون دختره نگه داشتی , زین تو داری لویی رو اذیت میکنی چند ماهه که باهمین ,به لویی حق بده نگران رابطش باشه
:نمیتونم پری رو بکشم
:پری رو نکش ,اون حس احمقانه رو بکش ,هی پسر اون تورو ول کرد و رفت ,تو چقد احمق باید باشی که هنوز بهش حس داری , یه نکته ی جالب اینکه من دیشب داشتم اون مو بلونده رو بفاک میدادم که لویی زنگ زد , راستش نمیدونم چی بهش گفتم
و بلند زد زیر خنده
:واو,از کی تا حالا وسط سکس جواب تلفن میدی استایلز!
:فقط, جلوی چشمم بود ,این مهم نیست ,یه فکری برا پری بکن , و لویی رو اذیت نکن ,تو میدونی اون چقد اذیت شده

YOU ARE READING
TWINS
Fanfiction❌Complete❌ ژانر : اجتماعی _رومنس #1 stylinson #2 larry #3 louisandharry #20 onedirection &...💙💚 وقتی بین دوست داشتن و عشق فاصله ای نیست اما تفاوت زیادی بین این دو کلمه اس مثلث عشقی دو قلوهای استایلز 💚💙💚و لویی این یه داستانه برای لرری (لدوارد)...