کنار دستگاه ایستاد و دکمه ی گرم رو زد و درجه رو تنظیم کرد ,...:خب اینم از این
صدایی از داخل راهرو اومد و لویی حواسش پرت شد ودستش روی دکمه ی بارش اومد و آب گرم از بالا ریخت روی سرش
:نهههههههه آیی آیی
ادوارد با شنیدن صدا کیفشو پرت کرد و سمت اتاقی که صدا ازش میومد دوید در رو باز کرد و لویی رو دید که مثل موش ابکش شده
سر جاش ایستاد و دستاشو توی جیبش برد و به در تکیه داد
لویی دستاشو رو جلوی فشار آب میگرفت و تا میومد به دستگاه نزدیک بشه فشار آب اونو اذیت میکرد و دوباره برمیگشت ,.... ادوارد یه صحنه ی عالی برای خندیدن پیدا کرده بود هر چند دندوناش معلوم نشد ,اما همونقد خندیدن هم خودش شگفتی بود
:لعنتی ,لعنتیییییی خاموش شو
نفس نفس زد و نشست روی زمین و سرشو بین پاهاش گرفت که یه هو آب قطع شد:اوووو پس باید مینشستم زمین تا خاموش شه !
بدون اینکه بالا رو نگاه کنه با همون حالت عقب عقب رفت
:خدای من! بلند شو اقای تاملینسون
لویی که از ترس با کون کف زمین خورد سرشو بالا کرد و ادوارد رو دید
:اوه پس تو خاموشش کردی ,.... این دیگه چه کوفتیه(damn) داری ,اصا بدرد نمیخوره ...
ادوارد چشماشو بست و انگشتشو بالا گرفت
:یک , از کلمات زشت استفاده نکن , دو , کی بهت اجازه داد وارد خونه بشی بعد بیای اینجا رو داغون کنی ,و .... (نگاهی به سرتا پای خیس آب لویی انداخت و دستشو روی پیشونیش کشید ) ...حتی فکرشم نکن تا خشک نشدی بذارم تو خونه ام راه بریاز کنار لویی رد شد و سمت راهرو رفت لویی خواست دنبالش بره اما به در که رسید و چک و چک آب رو که شنید ایستاد
:یه حوله و یه لباس برام بیار
:خفه شو تاملینسون
:تو که گفتی حرف زشت نزنیم
:من نگفتیم نزنیم ,اینجا خونه ی منه , یا بمون و با قوانین من سر کن یا برو بیرون
:پس من میام تو ...
:جرات داری پاتو بذار این ور در تا خودم شخصا یه پیکر تراشی درست و حسابی روی پات انجام بدم
و ادوارد دیگه تو دید لویی نبود , لویی روی زمین نشست و زانوهاشو بغل کرد
:الان سردم میشه ,سرما میخورم , گشنمم هست , فقط بخاطر این هیولای بی احساس که خواستم براش این عندونی رو اماده کنم فاکم بهش
......................
ادوارد لباس هاش رو عوض کرد و سمت اتاق رفت
لویی روی زمین نشسته بود و تکون نمیخورد

ŞİMDİ OKUDUĞUN
TWINS
Hayran Kurgu❌Complete❌ ژانر : اجتماعی _رومنس #1 stylinson #2 larry #3 louisandharry #20 onedirection &...💙💚 وقتی بین دوست داشتن و عشق فاصله ای نیست اما تفاوت زیادی بین این دو کلمه اس مثلث عشقی دو قلوهای استایلز 💚💙💚و لویی این یه داستانه برای لرری (لدوارد)...