❌Complete❌
ژانر : اجتماعی _رومنس
#1 stylinson #2 larry #3 louisandharry
#20 onedirection &...💙💚
وقتی بین دوست داشتن و عشق فاصله ای نیست اما
تفاوت زیادی بین این دو کلمه اس
مثلث عشقی دو قلوهای استایلز 💚💙💚و لویی
این یه داستانه برای لرری (لدوارد)...
. . . . ادوارد در ماشین رو باز کرد و لویی پیاده شد و سمت خونه دوید , ادوارد هم دنبالش براه افتاد و وقتی وارد خونه شد ولی نتونست لویی رو پیدا کنه که بعد چند لحظه صدای حموم اینو براش روشن کرد که لویی رفته حموم
Ups! Gambar ini tidak mengikuti Pedoman Konten kami. Untuk melanjutkan publikasi, hapuslah gambar ini atau unggah gambar lain.
ادوارد دو فنجون چایی ریخت و سینی رو داخل بالکن برد و منتظر لویی موند و وقتی دید از پله ها پایین میاد صداش زد
:لویی, از این طرف
لویی حوله رو محکم تر دور کمرش پیچید و حوله کوچیکشو روی بالا تنه ی لختش انداخت
روی صندلی کنار ادوارد نشست و به بیرون نگاه کرد
:حتی شباش هم قشنگه , ادی تو ... اگه بخوای ,یعنی بخای یه جا برای همیشه زندکی کنی ,کجا میمونی?
ادوارد چایی رو برداشت و دست لویی داد و بعد مال خودشو ورداشت و مزه کرد
:من با زندگی تو همه جا راحتم ,جاهایی که طبیعت خوبی داشت باشه ,مثل اروپا , آسیا , ...اره خوبه
:امریکا?
:حس خوبی به اونجا ندارم زیادی پرزرق و برقه ,طعم هالیوود میده
:پس نمایش دادنو دوس نداری
:راستی چرا اون روز حرفتو در مورد نشون دادنت نصفه گذاشتی ?
:آاااا ... تو گفتی من پیش هری شاد بودم من فکر کردم تو نمیخوای با من دیده بشی , و من برات یه جور بی ربط بنظر میام و میخوای با اون خانوم های خوش هیکل که بلند هم بودن باشی ,و خب صورت های خوشگل ..میدونی , لباسای اونا خیلی از یه لباس مردونه قشنگ تره و ....آه دارم چرت و پرت میگم اد
ادوارد چاییشو تموم کرد و فنجونو سر جاش گذاشت و بلند شد و حوله رو از روی دوش لویی برداشت و موهای لویی رو خشک کرو
:هیچ ادمی باعث سرافکندگی هیچ ادم دیگه ای نمیتونه باشه لویی, مگه اینکه اون آدم شرافت خودشو فروخته باشه , و باز ما حتی نمیتونیم اون ادمو هم قضاوت کنیم , حتی یه درصد فکر نکن بودنت کنار من باعث پایین اومدن شان من میشه