:لویی تو دیشب خونه ی ما بودی?
چشمام بین هری و نگاه متفکر ادوارد و فضای اطراف در گردش بود و یکم وقت لازم داشتم ,حالا چه غلطی ب.....
گوشیم زنگ خورد و یه لبخند از سر خوشبختی زدم
:ببخشید
دستمو سمت گوشیم بردم و با دیدن اسم لیام , هم بهش لعنت فرستادم هم تشکر کردم
هری برگشت سر صحبتش با ادوارد ولی ادوارد کمی بیشتر بهم خیره موند و سرشو کج کرد و انگار بیخیال فکرش شده باشه نوت بوکشو سمت هری گرفت و یه سری خط خطی روش بود نشونش داد
:چی شده لیام?......... کی?........اون اونجا چیکار میکنه?........خب به من چه ربطی داره?........چرا باید میگفتم?....... ببین لیام (نگاهی کردم ببینم تن صدام کسی رو اذیت نکنه ) ببین لیام ,نذار کسی زندگیتو خراب کنه ,اگه واقعا پری رو دوست داری , و پری هم حس متقابل داره لطفا سفت بچسبش البته , جوری بهش نچسب که کنارت احساس ناراحتی کنه ,بذار انتخاب کنه , ولی ........... خب انگار پری اونو دوست نداشته و خب مثل یه کراش که چند ماه با هم بودن و پری رفته , نه با کسی نبوده ,تو امریکا ادامه تحصیل داده ,........ لیام خواهش میکنم اروم باش ,من الان میام اونجا , فقط چند دقیقه بهم وقت بده
گوشیمو توی جیبم گذاشتمو به هری و ادوارد نگاه کردم
:اووم ,هَرِء?
ادوارد ابروهاش رسما از تعجب بالا ترین حد پیشونیش رفت , ولی هری با لبخند نگام کرد
:من ....من باید برم ,لیام تو وضعیت خوبی نیست
:اوه ,چی شده?
:خب ,خب ... فعلا باید برم بعدا برات توضیح میدم
:اگه چیز مهمیه بهم بگو شاید ...
:هری,بذار بره
ادوارد نگاهمون نکرد ولی قاطعانه گفت و هری چیزی نگفت
:ادوارد ممنونم برای شام عالی که ...خب خیلی خوب بود , من الان یکم سردرگمم بعا مفصل تشکر میکنم , ممنونم بابت همه چی ,غدا خیلی خوب بود
هری دستمو گرفت و ما از میز دور شدیم و ادوارد با یه قیافه ی ترسناک پشت صندلی جا موند
سوار شدیم و هری پیشونیشو با دست ماساژ داد
:نمیدونم لیام چی گفت ولی نباید ادوارد و با اسم صدا میزدی , خدا بخیر بگذرونه
:اوه خدای من ,هرع من اصلا حواسم نبود ,خواهش میکنم بهش توضیح بده حالم خوب نبود ,زین رفته سر وقت لیام و ....
هری وسط رانندگی با اضطراب سرشو سمتم چرخوند
:حواست باشه ,چیکار میکنی هزا?
:ببخشید ,.... زین? به لیام چی گفته?
:در مورد پری و اینکه انگار از پری یه شانس خواسته , فقط نخواستم جلوی ادوارد ,آه ,یعنی اقای استایلز چیزی بگم , نمیخوام ادمای بیشتری در گیر بشن
YOU ARE READING
TWINS
Fanfiction❌Complete❌ ژانر : اجتماعی _رومنس #1 stylinson #2 larry #3 louisandharry #20 onedirection &...💙💚 وقتی بین دوست داشتن و عشق فاصله ای نیست اما تفاوت زیادی بین این دو کلمه اس مثلث عشقی دو قلوهای استایلز 💚💙💚و لویی این یه داستانه برای لرری (لدوارد)...