⚠دوستان عزیز حتما حتما قبل از خوندن پارت اول، که هممون خیلی منتظرش بودیم، لطفا تیزر ها رو یک مروری بکنید؛چون اونها قسمتهای مهمی از داستان هستند که ممکنه خیلی بهتون کمک بکنن و در داستان دوباره یادآوری نمیشن!( تیزر یک تا سه مخصوصا)⚠
Introduction
(مقدمه)به یادِ آنکه از روزهای سرد می سرود...
به یاد کسی که عشق را باور کرد ولی در نهایت به تنهایی در جایگاه ابدیت آرام گرفت و اشکی بدرقهاش نکرد...
به یاد او...به یاد آنهایی که به دست دیگران، خودشان را از دست دادند...
به یاد بیار داستانی را که از اعماق ظلمت بیرون می آید؛ شاید از جایی در نزدیکی تن های پوسیده و نابود گشته ی مُردگان خفته در قبورِ عمیق زمین...
آواز این داستان از جایی به گوش می رسد که قطرات ریز و درشت سیاهی در آنجا جمع شده اند. از جایی که شاید معنای سیاهیِ تاریکی از روی ان تفسیر شد.
جایی که روشنای خورشید با آنجا وداع کرده و شب رفتنی بنظر نمیرسد...
گرمای هیچ آتشی، سرمایش را نمیپاید...
هیچ لبخندی بر لبها نمیشیند؛ اشکها دائمی اند و عزا و غصه، طلسمی ابدی...
ترس، مهمان همیشگی دلهاست و لرز، یار جدا ناشدنی تنها...
شکوه، مرگ است و خون تجلّی بخش این دنیای مُردگانی که بر تابلوی ورودش، همراه با لبخندی بزرگ و سرخ رنگ نوشتهاند:
" به دنیای زندگانیِ مُردگان خوش آمدید!"
روزی که بر خاکِ سرد و نم زده ی این سرزمین قدم بگذاری، هیچ امیدی باقی نمیماندت و هیچ روزنه ای برای نجات روحت نخواهد بود؛چون...
سلاطین این جهانِ مملو از تاریکی و سرما، این سرزمین خاموش، شیاطین اند...شیاطینی باستانی...
و تو معنای این آواز را اینگونه بیاب :
« تا تاریکی را درک نکنی، معنای نور را نخواهی فهمید...»
YOU ARE READING
💀APOPHIS💀
Fantasy💥Join us💥 نام: آپوپیس، هیولایی شیطانی در اساطیر مصر که در تاریکی مطلق زندگی میکرد و این ایزد که به شکلی شبیه به مار تشبیه شده است، تهدیدی برای نابودی ایزد روشنایی بود... ژانر: تاریکی رو نشونت میده تا روشنایی رو پیدا کنی... فضا: هوا تاریک و سرده...