سلام رفقا خوبین؟؟
یکم لازمه باهم حرف بزنیم.اول اینکه ممنون که فقط وقتی قسمت ها اوج داره نظر میدین وبقیه اوقات کاملا روح وار میاین میخونین میرید.
دوم تشکر کنم از حمایت بی نظیرتون،ممنون که هستین وبهم انرژی میدین که بنویسم حتی اگه اینقدر وحشتناک باشه.
سوم اینکه اگه داستان طولانی بشه مشکلی باهاش دارین؟
وچهارم برگردین وقسمت هایی که از زبان هری بوده روبخونین،واقعا چیزی از عشق نیس،نمیتونین پیدا کنین،چون فقط نقش بازی کرده.برنامه های زیادی برای داستان وادامه اش دارم تک تک سوال هایی که تو داستان بوده رو کم کم جواب میدم تو داستان.وخب این چپتر واقعی بود واصلا شوخی یا هرچیزی نبود.
نظراتتون رو راجع به داستان تا همینجا بهم بگین واگه سوال بود در خدمتونم دوستون دارم مرسی هستین.
YOU ARE READING
Don't Judge,just Trust(L.S)
Fanfictionنگاه های متفاوت به زندگیه که تورو میسازه شاد... قوی... ضعیف... ناراحت... وچی میتونه اونقدر قوی باشه که نگاهت به جهنم،به شکل بهشت باشه؟ شاید عشق... شاید نفرت...