12. First Impression

391 51 10
                                    



بعضی جمله ها توی بعضی کتاب ها با یبار خوندنشون توی ذهن آدم نقش میبندن؛

هیچ وقت به هیچ کس هیچی نگو ، اگر بگی دیگه گفتی و رهاشون کردی .اون وقت دلت براشون تنگ میشه.


...........................................


گاهي اقات اونقدر سرعت افكار توي مغزت زياد ميشه كه دلت ميخواد دستت رو بكني توي سرت و مغزت رو بيرون بكشي .

وضعيت الان من.

داشتم سعي مي كردم تمام دلايلي كه هري اين سؤال احمقانه رو از كسي مثل من پرسيد بچينم كنار هم، مرتب و منظم ، تا جوابي بهش بدم كه اون دهن گشادش رو تا ابد ببنده .
ولي خب اون گوشه ي سرم يه صدايي ميومد و مي گفت «هي ، اون داره سؤالي رو ازت مي پرسه كه بهش ربطي نداره، مثل دختر هاي خوب هلش بده بره عقب و تا مي توني ازش فاصله بگير» و همين صدا ميزد زير تمام افكار منظم شده ام و وضع رو دوباره بهم مي ريخت .
قطعا اين نزديكي به هري و نفس هاي منظمش كه تو صورتم پخش مي شد كمكي بهم نمي كرد.

تمركز مي خواستم ، پس سعي كردم با دست هام عقبش بزنم و تا حدودي موفق هم بودم . اونقدري عقب رفت كه بهم فضايي براي فكر كردن بده.
نمي دونم چرا از كارم تعجب كرد و با ابروهايي كه بالا رفته بود بهم نگاه كرد.مي خواست دهنش رو باز كنه تا حرفي بزنه.

حالا وقتشه سيلويا،حرف بزن؛

_نيستم ، يعني خدا هري تو واقعا احمقي! من بچه ي دبيرستاني نيستم . اما به هر حال اون هرزه اي كه تو فكر مي كني هم نيستم پس هرفکری که داشت تو سرت نقش می بست روهمين الان تمومش كن .

كلماتم رو تند و پشت سر هم گفتم تا وقت نكنه حرفم رو قطع كنه و سعي كردم به اين توجه نكنم كه قلبم داشت تلاشش رو مي كرد از سينم بيرون بپره و ريلكس ترين چهرم رو براش شكل دادم.

صداي خندش به گوشم خورد ، خنده هايي بريده بريده و به نظر از روي تمسخر.
به صورتش كه نگاه كردم ديدم داره سرش رو تكون ميده و يك دستش پشت گردنشه.

_نمیخوای با روش های من پیش بری ، قبوله .من همين الان تمومش مي كنم تا تو بتوني روي ژاكوب تمركز كني و يعني خدا من دوست دارم ببينم اون عاشقت ميشه يا نه، اين جالبه.

عاشقم بشه؟ اين يكمي ترسناك تر شد. ولي خودت رو نباز ، الان نه .
من مي خواستم به والش ثابت كنم هادسن كيه ، خوبه !هري ام به اون ليست اضافه كنيد.

_شايد اين براي تو عجيب باشه استايلز، ولي من براي خانوادم همه كار مي كنم ، مطمئن باش .

Sneakers [H.S]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora