شجاع

666 131 22
                                    


*قسمت بیست و دوم*

*داستان از نگاه سوم شخص *

*فلش بک - ماموریتی در گذشته*

کریس به اتاق برگشت. سوهو داشت موهاش رو مرتب می کرد و برای ماموریت آماده میشد.

کریس جلوتر رفت اما سوهو گفت:"وایسا! جلوتر نیا. تا 5 دقیقه دیگه باید پایین باشیم، دستت رو به من نمی زنی..."

کریس با خنده گفت:"من 3 دقیقه احتیاج دارم...." و جلوتر رفت...

"کریس...گفتم نه..."

کریس پشت صندلی که اون نشسته بود رسید و گفت:" میدونم مثل رئیسام اما تو هم مثل آدمای معصوم برخورد نکن...من بهتر میدونم...تو هم همونقدر بهم اشتیاق داری که من بهت دارم..."

سوهو ریز ریز خندید:" ک...کریس..."

و کریس لب هاش رو به گردن سوهو نزدیک کرد...

"کریس؟ صدام میشنوی؟"

*داستان از نگاه کریس *

پایان فلش بک

"کریس...؟کریس...؟ صدام میشنوی؟"

چشامم باز کردم. برای یه لحظه فکر کردم سوهو داره صدام میکنه اما اون جسی بود.

نشستم.

هنوز تو اتاق سوهو بودم. انگشتام هنوز بی حس بود اما بدنم بهتر شده بود. بلند شدم. هنوز گیج بودم اما تلو تلو خوران به راه رفتن ادامه دادم و پرسیدم:"چه اتفاقی افتاد؟"

"فرار کردن. ما نمی تونستیم هیچ کاری انجام بدیم و تو هم جواب نمی دادی...اصلا نفهمیدیم چطوری رفتن. فکر می کردیم تو خبر میدی و کسی مسیرها رو چک نمی کرد."

در حالی که چیزی درون سینه ام می پیچید پرسیدم:"فرار کرد؟"

واقعا حس وحشتناکی داشتم. هیچ وقت نمی دونستم که میتونم انقدر درد حس کنم. همیشه فکر می کردم به حد کافی سرد هستم. اشتباه کرده بودم. این بار اشتباه بزرگی کرده بودم... الان ازم متنفر شده.

ایستادم و از دیوار کنارم نگه داشتم.

جسی دستم رو گرفت:"کریس من واقعا فکر میکنم تو باید برای یه دقیقه بشینی."

حق با اون بود. من نمی تونستم درست ببینم کجا دارم میرم اما نمی تونستم بی خیال بشم.

دستم رو از دستش بیرون کشیدم و ادامه دادم. باید پیداش می کردم و صدمه ای که بهش زده بودم جبران میکردم. اگر پایگاه بگیرتش، که بزودی هم میگیرنش به عنوان مامور یاغی باهاش برخورد سختی میشه...

زمین زیر پام خالی شد و زمین افتادم. پله هارو ندیده بودم...افتادم و سرم به زمین خورد...

-

چشام که باز کردم بکهیون دیدم که کنارم ایستاده بود. توی یکی از خونه های پایگاه روی تخت دراز کشیده بودم. سرم داشت می ترکید.

People Who Don't Exist . ExoDonde viven las historias. Descúbrelo ahora