🌸Love The Way You Lie [Completed_chanbaek]🌸

season 2 - part 2

پارت بعدی هم وقتی ۲۰ ستاره شد میزارم 💫
این قسمت هم اسمات داره.

________________

"بک..بکهیون"اروم در رو بازکرد و وارد شد..بکهیون رو دید که روی مبل روبروی در خوابش برده بود..پاورچین بهش نزدیک شد و از بالا نگاهش کرد..باسن گرد و خوش فرمش رو داده بود بالا و فقط با یه شرت خوابیده بود..یه وری خندید و خم شد

با حس فرو رفتن دندونای چانیول توی پوست باسنش چشماش رو باز کرد و بدنش رو تکون داد

"پو..پوزیشن خوبی بود"چانیول ازش فاصله گرفت و با خنده گفت

بکهیون اخماش رو در هم کشید و شرتش رو که چانیول کمی پایین کشیده بود درست کرد..به صورت متعجب و دلتنگ چانیول چشم غره رفت و بهش پشت کرد

"هی..بک..بکهیون چی..چیزی شده؟"

صدای متعجب چانیول رو شنید ولی واکنشی نشون نداد

"د..دلم برات ت..تنگ شده بود"

با اینکه میخواست سرش داد بزنه که اگه دلش تنگ شده چرا بهش زنگ نمیزده باز هم خودش رو کنترل کرد

"قه..قهری؟"

با شنیدن حرف چانیول چرخی به چشماش داد و بیشتر توی مبل فرو رفت

"ک..کار اشتباهی کردم؟"

یعنی حتی نمیدونست چیکار کرده؟اخمش عمیق تر شد

"حی..حیف شد چو.چون برات سو..سوغاتی اوردم..حا..حالا که قه..قهری باید به ک..کی بدمشون؟شاید ر..رن"

قبل از اینکه جمله چانیول تموم بشه سریع نیم خیز شد و به صورت بدجنسش چشم غره رفت"ازت متنفرم"

"واقعا؟"چانیول اروم خندید

"اره..از این چال گونه ی زشتت هم متنفرم..از اون چشای گندت و گوشای درازت..از این خونه که بوی عطر مزخرف تو رو میده..چرا برای همیشه نرفتی ژاپن و خوشحالم نکردی؟"

چانیول چند لحظه سکوت کرد و با نگاهی عمیق به بکهیون خیره شد

بکهیون که فکر کرده بود چانیول از دستش ناراحت شده دست پاچه گفت"حالا اگه بهم سوغاتیامو بدی و دیگه اسم رنو نیاری در مورد تنفرم تجدید نظر میکنم!"

چانیول اروم خندید و دستاش رو دور کمر بکهیون حلقه کرد و اون اروم رو به سمت پایین،جایی که نشسته بود خم کرد"نم..نمیدونم چط..چطور طاقت او..اوردم و چند روز ن..ندیدمت"

"به خاطر همین همش بهم زنگ میزدی"بلاخره نتونست طاقت بیاره و تحت تاثیر لحن ملایم چانیول با صدای اروم ولی طعنه امیزی گفت

چانیول تک خنده ای کرد و حلقه اغوشش رو تنگ تر کرد..پس به خاطر همین ناراحت بود..عجب بچه تخسی"داش..داشتم در..دروغ میگفتم..را..راستش ..اصلا س..سخت نبود!" قبل از اینکه بکهیون به عقب هلش بده با بدجنسی گفت