اون به ته راهرو رسید روبروی در دستشویی ایستاد و آروم و با احتیاط در رو باز کرد. وقتی وارد شد دید که اونجا یه دستشویی تکی مزخرف، اما خیلی کوچیکه. اگه لوهان دوتا دست هاشو از دور طرف دراز می کرد دست هاش خیلی راحت به دیوار ها می رسید.
اون آماده شد که با نا امیدی از اونجا خارج بشه اما درست همون لحظه چشمش به سقف افتاد.
یه پنجره ی باز اون بالا نزدیک سقف.
لوهان که دلسرد نشده بود در رو قفل کرد و شروع به فکر کرد که چطور خودشو به اون بالا برسونه. اگه روی نشیمن دستشویی می ایستاد هنوزم تا پنجره فاصله داشت اما دیوارها به حد کافی نزدیک بودن...اگه پاهاشو به دیوارها تکیه میداد...
...اون لب پایینی شو گازگرفت....
خودشه...
-
سهون سعی کرد حالت خودنمایانه شو جلوی مربی سابقش، ژانگ یشینگ، کاپیتان کشتی از دست رفته ی اس.ام حفظ کنه.
سهون با یک لبخند شروع کرد:" یه مدتی میشه که ندیدمتون ناخدا لی. درسته؟"
لبخندی به سمتش زده نشد که البته سهون هم چنان توقعی نداشت.
کاپیتان سابقش هیچوقت آدمی نبود که احساساتی از خودش بروز بده و سهون تو اون روزهایی که توی شیردل بود به این قضیه عادت کرده بود. کشتی ای که حالا هزاران مایل زیر آب های اقیانوس آرام بود.
لِی دست هاشو جلوی سینه ش گره کرد و به صندلیش تکیه داد:" سهون، هر دوی ما میدونیم که تو از جهنم عبور نکردی تا به دیدن من بیای که با من راجع به قدیما حرف بزنیم. بیا بریم سر اصل مطلب."
لبخند سهون از روی صورتش محو شد و لی شروع کرد:" راستش من بیشتر از اینکه ناراحت باشم پیدام کردی کنجکاوم...من مطمئن بودم که کسی نمیتونه رد منو بزنه." بعد به جلو خم شد و کمی از بطری شراب برنج توی لیوانش ریخت. بعد لیوان رو براشت و با آرامش کمی تکون داد:" تو چطوری تونستی؟"
" یه کاپیتان دزد دریایی همیشه یه راهی برای فهمیدن مسائل داره. هرچی باشه من از بهترین مربی یاد گرفتم."
لِی بلافاصله چشم هاشو چرخوند و سهون ادامه داد:" حالا بگذریم...میخواستم بدونم چی راجع به "صندوقچه ی دو ماه" می دونید؟ چون مالکیت اون بهرحال به شجره نامه ی من برمیگرده."
در همون لحظه حالت کسل لی از بین رفت و تبدیل به یه حالت علاقه مند شد. اون به سهون زل زد و منتظر شد ادامه بده.
" واسه این میخوام بدونم چون چند وقتی هست که دارم دریاهای شرقی رو دنبالش می گردم اما هیچ فایده ای نداشته. چند تا سر نخ و راهنمایی دارم اما هیچکدومشون کافی نیستن. اما شما شما هستید و من می دونستم که یه چیزایی می دونید. اگرم راجع به خودش ندونید راجع به مختصات محلی که میشه پیداش کرد می دونید."
YOU ARE READING
Pirate Prince * Hunhan Ver.
Fanfiction+18 هشدار پرنس لوهان، وارث سر زمین هان؛ در کشتی در حال مسافرت به بود که کشتی اش توسط اوه سهون، بدنام ترین دزد دریایی شیلا معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. ورژن هونهان همین داستان خودم که تو پروفایل اصلیم نسخه لری و لویی استریتش رو گذ...
