فصل بیست و هفتم
کریس با چشم های گرد شده پرسید:" الان چه کوفتی اتفاق افتاد؟"
شیومین خندید و دستاش رو روی پاهاش نگه داشت:" برو لوو!!!" و دوستش رو تشویق کرد. بهرحال اون تنها طرفدار و تشویق کننده ی دوستش بود...
لوهان که از خودش راضی بود به سمت تماشا چی ها نگاه کرد:" ممنون بآوزی!"
حالا تماشاچی ها فقط حلقه ی دوستی خودشون نبودن، تمام خدمه با لیوان های عرق نیشکر تو دستاشون از گوشه و کنار کمپ آتیش با ناباوری درحال تماشا بودن.
صورت هاشون تقریبا به خنده داری صورت سهون بود و لوهان به سختی تونست جلوی خنده ش رو بگیره... البته صورت هیچکس با کاپیتان شکست خورده قابل مقایسه نبود.
یه خنده ی کوچک از لب هاش رها شد اما زود خودش رو جمع کرد و به سمت سهون که داشت شمشیر رو از زمین بر می داشت برگشت. صورت متعجبش حالا بیشتر به نارضایتی شبیه بود.
سهون ایستاد و با یه حالت خاص انگار خاک روی کتش رو تکوند و لوهان که پاش آروم رو روی کف چوبی میزد پرسید:" برای مرحله ی دوم آماده ای؟ حالا کلی هم تماشاچی داریم." و با تیغه ی شمشیرش به افراد اکسو اشاره کرد.
بعد با لحن کرمالودی اضافه کرد:" اوخی... اخم هات رو باز کن. هنوز که کارمون تموم نشده." اما ناگهان حس کرد دوباره داره سرفه ش می گیره.
لوهان هرچیزی که ممکن بود باعث بشه اون الان به سرفه بیفته رو لعنت کرد و تمام احساساتش رو کنار زد تا روی کنترل کردنش تمرکز کنه. سهون داشت بهش نگاه می کرد... اصلا امکان نداشت لو هان کم بیاره.
نگاه روی صورت سهون به پسر موقهوه ای هشدار میداد که سهون قصد داره این بار جدی بازی کنه و حالا وقتش بود که لوهان هم از تمام مهارت هاش استفاده کنه.
لوهان سعی کرد با چند تا نفس قلب تپنده ش رو آروم کنه و یک بار دیگه برای به دست گرفتن حمله قدمی به جلو برداشت.
از دید سوهو ، هنوز هم همه چیز قابل باور نبود.
چطور لوهان شمشیر سهون رو اونقدر به گردن خود کاپیتان نزدیک کرده بود؟ از کی تا حالا لوهان می تونست شمشیر دست بگیره؟ چه اتفاقی افتاده بود؟!
سهون مثلا تمام تلاشش رو نکرده بود اما اینکه لوهان بتونه تا اون مرحله پیش بره واقعا شوکه کننده بود.
سوهو به سمت کریس که پرستار رو تکون میداد چرخید. کریس پرسید:" مینسوک بدجنس! تو می دونستی چنین اتفاقی میفته؟"
پسرک خندید و نا مطمئن گفت:" هاهاها! متاسفم؟" و وقتی کریس دست از تکون دادنش برداشت گفت:" اما من که بهتون گفتم، لوهان اگه نتونه کاری رو انجام بده بلوف نمیزنه. اون در واقع کارش با شمشیر خیلی درسته. از بهترین ها یاد گرفته... و با بهترین ها تمرین کرده..."
YOU ARE READING
Pirate Prince * Hunhan Ver.
Fanfiction+18 هشدار پرنس لوهان، وارث سر زمین هان؛ در کشتی در حال مسافرت به بود که کشتی اش توسط اوه سهون، بدنام ترین دزد دریایی شیلا معروف به شاهزاده ی هفت دریا مورد حمله قرار گرفت. ورژن هونهان همین داستان خودم که تو پروفایل اصلیم نسخه لری و لویی استریتش رو گذ...