Pirate Prince * Hunhan Ver.

43.

سن اعضا رو توی داستان پرسیده بودید، خب سن ها با سن واقعیشون زمین تا آسمون متفاوته، من باید زودتر تاکید می کردم اما چون اصلی ها رو گوشه و کنار داستان ذکر کرده بودم زیاد بهش توجه نکردم.

الان سن ها رو حدودی بهتون میگم. لوهان 22 – جکسون 21 - سهون 20. تائو و بکهیون حدود 17 – کریس 26 – سوهو 24 – شیومین و چن 23 – لِی 32 – چانیول 15 – دی.او و کای حدود 23

جکسون وانگ برای لوهان چند تا معنی داشت که یادآوری در اون لحظه یکی شون از یکی شون ترسناک تر بود. جکسون یکی از عمو زاده های لوهان بود، قبل از بدنیا اومدن چانیول اون به عنوان جانشین دوم نام گذاری شده بود. اون و لوهان بهم نزدیک بودن. خیلی نزدیک. حتی تمرین ها و آموزش های نظامی و درسی شون رو هم با هم انجام می دادن.

جکسون تو کارهایی که نیاز به زور داشت همیشه از لوهان جلو تر بود ولی لوهان تو چابکی از اون جلو میزد. تقریبا مثل دو تا برادر، یا دو تا دوست خوب در کنار همدیگه بودن.

با اینکه جکسون از لوهان یک سال کوچیکتر بود، همیشه هوای لوهان رو داشت. براش خوراکی هایی که اجازه نداشت بخوره می آورد، وقتی لوهان شیطنت می کرد نگهبانی میداد و وقت هایی که لوهان لو می رفت تقصیر رو به گردن می گرفت.

حتی وقتی چانیول بدنیا اومد هم با اینکه مقام جکسون تنزل پیدا کرد، اون و لوهان دوست های خوبی بودن ...

تا اینکه زمانی که لوهان 13 ساله بود، یه روز غروب در حال عبور از بخشی از قصر متوجه شد که جکسون با یکی از پسرهای ملازم همسن خودشون دارن با احتیاط از راهرو های پشتی قصر به سمت باغ میرن.

شاهزاده ی کنجکاو به بهونه ی تفکر در محیط باغ، ملازمینش رو مرخص کرد و به دنبال اون ها راه افتاد... و چیزی که دید که نباید می دید.

تنها چیزی که لوهان از بقیه ی اون روز یادشه چند تا تصویر مبهمه...

اولی، دیدن جکسون و اون پسرک ملازم در حال بوسیدن همدیگه پشت یکی از درخت های باغ... و یادشه که قلبش و زیر دلش با دیدن اون تصویر یه حس عجیبی پیدا کرده بود که تا اون لحظه تجربه ش نکرده بود.

دومی، اینکه یکی از نگهبان ها که برای اطمینان از امنیت شاهزاده به دنبال لوهان اومده بوده با اون صحنه مواجه میشه... و بقیه ی ماجرا بیش از حد گنگه... لوهان فقط بیاد میاره که اون نگهبان پسرک ملازم رو با یک حرکت شمشیر می کشه...

لوهان بخاطر دیدن صحنه ی کشته شدن اون پسر حالش بد میشه و از حال میره. تا چند روز هم حالش بد بود و وقتی بالاخره بعد از حدود یک هفته بهوش میاد متوجه میشه که جکسون به خاطر کشف شدن در چنان موقعیت گناه آلودی با فرمان مستقیم امپراطور به یکی از جزایر اطراف تبعید شده.