"این خوبه؟" کیونگسو درحالیکه مطمئن نبود که بنظرش باید این خبر خوب باشه یا نه، پشت تلفن گفت. چانیول گفته بود که شب خونهی بکهیون میمونه.
"شانستو حروم نکن. دیکشو بدست بیار."
"خفه شو." تلفن رو قطع کرد و وقتی فهمید جونگین از سر کنجکاوی به سمتش چرخیده، بهش یه لبخند بیجون و متزلزل زد. "چانیول بود."
اونا توی ماشین بودن و از وقتی که رستوران رو ترک کرده بودن بینشون سکوت بود. جو بینشون بعد از اون مکالمهی کوتاه یهویی سرد شده بود.
کیونگسو چیزی گفته بود؟
جونگین ماشینش رو جلوی حیاط خونهی کیونگسو پارک کرد. "امیدوارم از شام لذت برده باشی؟"
"اره، قطعا." کیونگسو تا وقتی که دست از صحبت کردن برداشتن، لذت برده بود. این اولین قرارشون بود و نمیخواست اینطوری تموم بشه. اگر اون شب به سردی تموم میشد ممکن بود هیچ قرار دومی در کار نباشه.
به ساعتش نگاه کرد و ساعت فقط ۸ شب بود. "میخوای بیای داخل که چایی بخوریم؟"
"چایی بنظر خوب میاد." جونگین موافقت کرد و کیونگسو به داخل راهنماییش کرد.
و واکنش مرد بلندتر نسبت به خونهاش رو نگاه کرد. این اولین باری بود که جونگین قدم تو خونهاش میذاشت.
"تمیزه."
"مرسی. دنبالم بیا." و حرکت کرد تا جونگین به سمت اشپزخونه، دنبالش کنه. "میتونی روی صندلیای پشت اپن بشینی."
کیونگسو مدت زیادی بود که مهمونی بجز مزاحمای همیشگیش، کارمنداش و برادر ناتنیش، نداشت.
همسایهاش بعد از مدتها اولین مهمونش بود و کیونگسو فراموش کرده بود چقدر احساس ناراحت بودن میکنه وقتی این ساعت مهمون داره.
با کمک تلفنش، پلیلیست R&Bاش رو پلی کرد تا جو رو از یجوری بودن خارج کنه. اما این سبک حتی بیشتر فضا رو هیجانزده میکرد. R&B بعنوان نینی درست کن معروف بود.
بنظر میرسید جونگین اهمیت نمیده و در حینی که کیونگسو داشت چایی درست میکرد، سرش رو با بیت تکون میداد.
وقتی کار کیونگسو تموم شد، یه فنجون جلوی مهمونش گذاشت و قبل از اینکه با فنجون پر خودش روی صندلی اپن کنار جونگین بشینه، مقداری چایی توش ریخت.
"پس، تئو شب خونهی بکهیون میمونه؟" کیونگسو یه مکالمه رو شروع کرد.
"اره. داره وابستگیش به من کمتر میشه. یجورایی ناراحتم میکنه. زیادی سریع داره بزرگ میشه." کل مدت، جونگین داشت پایین رو نگاه میکرد.
"فقط امروز گفت که من برای اینکه بخوابونمش دیگه کافی نیستم. یکی دیگه رو میخواد که ناز پروردهاش کنه."

أنت تقرأ
taeoh's plan
أدب الهواةکاپل اصلی: کایسو ژانر: رمنس، زندگی روزمره، فلاف و شاید کمی اسمات. نویسنده: kissoohae مترجم: blue side خلاصه: تئو نمیفهمید وقتی بابایِ گندهاش ساکت و یجوریه، چجوری اونو حامله شدن. اغلب پدرش رو در حالی گیر مینداخت که داشت از پنجرهی اشپزخونه، همسایه...