دسبند

12 4 1
                                    

آلن:
دوست داشتم‌بیشتر در موردش بدونم
اون دختر
با من چی کار کرده بود
با زنگه خونمون از فکرش در اومدم
درو باز کردم
لی لی بود
-سلااام آلن
-هی تو چطوری اینجا رو پیدا کردی
-یه رازه
-خب بیا تو
-نه نمیخواد اومدم‌باهات برم‌خرید
من هیچ وقت خرید کردنه این زنارو درک نمیکنم یه مشت لوازم آرایشی میخرن با لباسو این چیزا با اینکه یه عالمه ازشون‌دارن اه
-خب...
دستشو‌اورد بالا تا سرشو بخارونه
و متوجه ی ده تا دستبنده که توی دسته راستش بود و هفتا دستبندم توی دسته چپش
لی لی:باهام‌میای یا نه
-خب مگه با میکاسه نمیری مگه اون‌دوست پسرت نی
از خنده داش مثله کوتولو های خدمتکار وقتی داشتن‌میمردن غش میکرد
-دوس پسر جونه من..... پوف بابا خیلی سر وسطی ای
-سر وسطی ؟
-بله دیدی تو اژدها ی سه سر سر وسطی ها خیال باف و متفاوت هستن توهم‌همون شکلی ... حالا بام‌میای خرید یا نه
-آوره حتمی
چرا خوشحال بودم
چرا وقتی فهمیدم‌اون‌دوست پسرش نی خوشحال شدم
چرا...
چرا اینقدر کیوته آخه
داشتم بهش زل میزدم .
*بهم‌نگاه کرد
-یعنی اینقدر کیوتم
میدونستم‌که سرخ شدن
مطمعنم که سرخ شدم
-امم نه اون گوشه ی موهات یه چیزی داشتم فکر میکردم‌چیه
-عه خب برش میداشتی به جای اینکه فکر کنی
-ببخشید
الکی دستمو بردم جلو و یه تیکه از‌ موهاشو کشیدم بعد مثلا یچی‌پرت کردم
-مرسی
-خواهش^^
داشتیم پیاده میرفتیم سمته بازار
وقتی رسیدیم
چشاش برق میزد
از جلوی یه دکه ی لوازم آرایشی رد شدیم
یه نگاه اندخت
دستمو کوبوندم به پیشونیم
دقیقا فازت چی بود قبول کردی آخه
فروشنده ی دکه ی لوازم آرایشی:کدومتون مد نظرتونه
لی لی:هیچکدوم داشتم فکر میکردم‌دخترا چیه اینارو دوست دارن
و رفت
به طرزه شگفت انگیزی شوکه شدم
اون لوازم آرایشی دوست نداشت ؟
از یه دکه رد شدیم
یهو متوجه شدم لی لی دیه کنارم‌نیست
عقبو نگاه کردم
انتظار نداشتم‌دنباله دسبند باشه با وجوده اون همه دسبند
یکیشون که چرمه مشکی بود رو با چرمه سفید خرید
دسبنده جرمه سفید رو جلو گرفت
لی لی:بیا تو دستت کن
-چرا خا نگفتی
با حالت پوکر دستمو گرفت دستم کرد
-حاله این سوسل بازی هارو ندارم .... گوشیتو بده
گوشیمو از توی جیبم در اوردم
صفحشو روشن‌کرد
جلوم گرفت
-رمزشو بزن
رمزشو زدم
شمارشو نوشت
خودشو سیو کرد هوسشی الینا چان
-بفرما الان شمارمو داری بم زنگ‌بزن
یعنی الان‌شمارشو داد
نکنه اونم ازم‌خوشش میاد
از بازار بر گشتیم
خنده ی کیوتی کرد
-مرسی که باهام‌اومدی آلن ^^
-خواهش میکنم ^^

Erina

TamedWhere stories live. Discover now