شیکازاکی(سر دسته ی جن و روح و فرشتگانو شیاطین ها):(شیاطین و فرشتگانو و روح هارو جمع میکنه)
خوب
نظره شما راجع به نزدیک شدنه بزرگ ترین مخلوقه بشر که خودمون با هزار بد بختی بزرگش کردیم به یک انسانه معمولی چیه
یه گوزو/::شک دارم ادمه معمولی باشه
شیکازاکی:نه هست
حالا مهم نیست
تو به من اعتماد نداری
همون گوزوعه: نه نه چه کسی هست که به شما اعتماد نداشته باشه اربابه من(هاها شاشید تو خودش از ترس تا تو باشی با بزرگ تره خودت گوه خوری نکنی)
یکی فرشته:به نظره من اونها واقعا همدیگرو دوست دارن چه اشکالی داره با هم باشن شاید با هم بودنشون قدرته لیلی هم بیشتر کنه
شیکازاکی:ببرید و اعدامش کنید
نویسنده:خودت اومدی گفتی نظر بدن پس گوه خوری نکن
شیکازاکی: تو داستانتو بنویی وگرنه دستور میدم تورم بکشن
نویسنده: (" ▔□▔)
بیشتریا:اون نباید با اون پسر لگرده باید اون پسرو نابود کنیم شیکازاکی:پس تصمیم گرفته شد دوستان
من تصمیم گرفتم که با بهترین نیرو هامون دور از چشمه لیلی
اون پسرو بگیریم
و در زندانه اسمونی شکنجش بدیم
تا سره عقل بیاد
یه شیطان:ولی اون وقت خدا عصبانی نمیشه
جنا:(ریدن تو خودشون)
شیکازاکی:من با بالا مقام ها سر دسته هاتون صحبت میکنم تا با خدا بجنگیم(منظورش سر دسته ی فرعیه هر گروهه مثلا سر دسته ی فرعیه شیاطین با فرشتگانو بقیه ی گروها حدا از همه و میخاد باهاشون حرف بزنه)
خوب پس ما جلوی خدا هم ایستادگی میکنیم
بیاید نشونشون بدیم مخلوقه ما زیبا ترس مخلوقه خداست و اونها نمیتونن با هم مقایسه بشن
همه:یهههههههههههه
شیکازاکی:خوب دیگه برید سره کارتون
همه:(ー_ー)!!
YOU ARE READING
Tamed
Paranormalوقتی دیدمش همه چی عوض شد... بوی شکوفه های هلو میداد... پر ستاره... اون متفاوت بود... از همون روز ملکم رو پیدا کردم... ***آپ: تمام شده- نویسنده ها: گروه *author forever* طراح کاور:@Tarakohzady