جشنواره

3 3 0
                                    

آلن :
یازده ؟
دختر ماه؟
چی میگه این
رفتم خونه
فقط به فکره لی لی بودم
اصلا کاری به اون دختره کاری نداشتم
لی لی
فقط اون
گرماش
شکلش
بوش
موهاش
خنده هاش
چشماش
چشمایی شبیه آسمون شب .
با کلی ستاره
لی لی
لی لی
اسمه خاصش
این حس
قلبم متعلق به توعه
لی لی :
با خستگی آخرین ستاره ی پیر هوم توی شیشه مربا گیر انداختم
یه هفته شد
یه هفته دوریم از آلن
یه هفته دوریم از بقلاش
لبخندش
تاحالا لبخنده عمیقشو ندیده بودم
آلن :چشامو باز کردم
این یه هفته رو کلا توی خونه بودم
لی لی
امروز بر میگشت
سریع پا شدم
رفتم دوش گرفتم
کتو شلوار پوشیدم
توی آینه به خودم نگاه کردم
واهاهاهاهای چه جذاب شدم
چا:پشمک اینطوری هر دختری رو بخوای میتونی تور کنی
مثله فرفره های پرنده مریدم هوا
-یعنی هر دختری
با مشت زد روی شونم
چا:نکنه پشمکه ما دلش پیشه یکی گیره
-نه نههه تازه پطوری اومدی
چا:دیدم یه هفتس خبری نی حالا هم شیک کردی ... کجا میخوای بری ناقلا
-چا امروزو بیخیاله من شو
از خونه رفتم بیرون
الماس وعضش وخیم تر شده بود
روزه آخرش بود
و روزه آخره الماس
وای نه ... کاشکی بتونم خودمو کنترل کنم
رفتم توی خونه ی لی لی
رمزه خونشو بم گفته بود
اونروز بم‌گفت میکاسه و داکو رمزه خونشو نمیدونن
رفتم‌خونه
رمزو زدم
۱۰۱۳
چراغا رو روشن نکردم
ساعت هفت بود
لی لی هشت رسید
صدای زدن رمزه درو شنید
ایستادم
درو باز کرد
-دلتنگت بودم
لی لی نگام کرد
سریع پرید بقلم
لی لی :چطوره یه جشن داشته باشیم
کوله پشتیش روی هوا معلق شد
و رفت توی اتاقش
-نظرت با یه موسیقی چیه
لی لی :خا نظرت چیه بریم بیرون
-من فکر کردم خسته ای
لی لی:پوف بابا منو خستگی
لی لی:یه دقیقه صبر کن فقط برم آماده بشم
-باش
خب آلن کنترلتو حفظ کن فقط قراره برید بیرون و برقصیددد همییییینننننننننن و کلی کاره دیه ...
لی لی از اتاقش اومد بیرون ...
وای دختر میخوای منو بکشی
یه پیراهنه صورتی
و دسبنده صورتی
همه چیش صورتی بود
-خب آماده ای خانم صورتی
لی لی :البته من رنگه صورتی رو ندوست
-واقعا ؟؟؟ همه ی دخترا دوست دارن
لی لی :نچ ندوست
اون واقعا خاص بود
بازوم بین بازوهاش گره زدم
رفتیم سمته یه جشنوارهتوی اعلامیه که از جشنواره دیدم
رقص داشت
خوراکی داشت
حتی اتاق برای اجاره هم داشت
کیف مولمن اورده بودم
یه عالمه چیزه دیگه ای هم لاشت
وقتی رفتیم
یه موسیقی برای تانگو پخش شده بود
الان دیه وقتشه آلن
یا الان یا هیچ وقت

TamedМесто, где живут истории. Откройте их для себя