لیلی:(دیگه جونی واسم نمونده واقعا دارم میمیرم)
(همون بمیرم راحت شم بهتره)
(این دنیا واسه چیمه)
(اونجا میرم پیشه آلن تو زندگی بعدیم میخام ببینم چیم و آلن چیه)
آلن
آلن
آلن
(این اسم منو دیوونه کرد)
(گریه میکنم)
میکاسه:بهبه لیلی افسرده مریض نشده هیچ دیوونه ام شده همش آلنو صدا میکنه الان یه ماهو یه هفتست از مرگش گذشته و هنو لیلی هیچی نخورده و نخوابیده و خیلی خیلی بیش از حد لاغرو ضعیفو مریض شده و داره میمیره به نظرت این وعضیت قراره تا کی ادامه پیدا کنه
داکو:اااااااه (لیوانه ابو پرت میکنم زمینو میشکنم) (یه راست میرم بالا و دره اتاقه لیلی رو میشکنم برش میدارم و در حالی که تقریبا بی هوشه و مثله مستا بی جون اروم دستو پا میزنه میندازمش تو ماشین و سوار میشمو درو قفل میکنم)
لیلی:(اینجا چه خبره)
داکو:(میبرمش تیمارستانو میندازمش جلو دکترا)
اینو درست کنید اگه میتونید
(در حالی که مثل کرم رو زمین وول میخوردو گریه میکرد دکترا زود بردنش منم رفتم حساب کردم رامو کشیدم رفتم خونه)
میساکه: پس لیلی کوش
داکو:بردم تیمارستان انداختمش اومدم
میساکه:چییییییییی
سریع از در میرم بیرو
اِوا سوییچ نیووردم
داکو:هه هه خیال کردی سوییچو بهت نمیدم در زمن تو که نمیدونی کدوم تیمارستان بردمش
میساکه:اخه چرا ولش کردی اونجا
داکو:چرا نمیفهمی ما یه ماهو یه هفته ی کامل میشش بودیم نازشو کشیدیم باهاش با خشونت برخورد کردیم ترسوندیمش هر گوهی خوردیم ولی اون به خودش نیومد پس از این نتیجه میگیریم که اون باید در تنهایی به یه نتیجه ای برسته خودش ما نمیتونیم کمکش کنیم
میساکه:باشه باشه اه
۱۱:حالا که نامی مرده بیا بریم شیکازاکی هم ترور تا لیلی بیاد جاش هاها
۱۵:الان لیلی افسردگی گرفته بردنش تیمارستاد چی داری بلغور میکنی
۱۱:بهتر نیست یکم با من بهتر رفتار کنی هر چه قدر میام باهات خوب باشم به اعصابم مثلت باشم تو هی میرینی توش
۱۵:(دستشو میگیره میچسبونتش به دیوار و میاد جلو صورتش)
از پسره خورشیده مهربون انتظاره خشونت نداشتی مگه نه
(میاد جلو و ۱۱ رو رام میکنه)
۱۱:تو چته یه روز دشمنی یه روز دوست
۱۵:من همینم
لیلی:(ای اینجا چه قبرستونیه چرا منو اوردن اینجا
چی دستامم بستن دیگه چی مگه روانیم)
دکتر:زر نزن میدونم تو مخت چی میگذره
لیلی:روان شناسای امروز چه خوش اخلاق شدن
دکتر:ریدم به اون ذهنیتت تو تا کجاها با آنل رفتی شیطون
لیلی:تا همونجایی که تو فک میکنی اقای دکتر
ВЫ ЧИТАЕТЕ
Tamed
Мистикаوقتی دیدمش همه چی عوض شد... بوی شکوفه های هلو میداد... پر ستاره... اون متفاوت بود... از همون روز ملکم رو پیدا کردم... ***آپ: تمام شده- نویسنده ها: گروه *author forever* طراح کاور:@Tarakohzady