Tamed

تبدیل

)(چشمامو واز کردم)
آلن:(اون متمعنن نمیفهمه من واسه خودم بدن پیدا کردم)
لیلی:چه بدنی واسه خودت پیدا کردی
آلن:(تعجججججججب)(محکم بقلش میکنم)لیلی
لیلی:آلن نمیدونی چقد مردم  نمیدونی چقد زجر کشیدم  نمیدونی دوریت چقد سخته
آلن:ببخشید که تنهات گذاشتم لیلی
لیلی:دیگه این حرفو نزن همش تقسیره اون مرتیکس که الان میریم میکشیمش
(دستمو میزورم رو گردنش)
الن:(دستامو قلاب میکنم دوره گوشاش و موهاشو کنار میدم)
(مهکم همدیگرو میبوسیم)
نویسنده:تففففّ تو تففففّ هاها
لیلی:(بعد از اون بوس انرژیم هزاران هزار برابر شد)
آلن:بزن بریم
لیلی:بریم
(حرکت کردیمو ۴ طبقرو مثله برق رفتیم)
(کله نگهبانارو بی هوش کردیم و رفتیم داخل)
(شیکازاکی لباسه سیاه پوشیده بود و گریه میکرد)
لیلی:عشقتو کشتم که بفهمی با عشقم کاری نداشته باشی بد بخت
شیکازاکی:من که آلنو نکشتم فقط شکنجش کردم و یکم زجرش دادم
لیلی:فکر کردی با اون دودای افزایشه شیطانیت میتونی بوی گنده خودتو از بین ببری
شیکازاکی:پس تو فهمیدی من قصد داشتم بکشمش
البته اون موقع هنوز مرگه نامی به گوشم نرسیده بود پس میشه گفت اگه نامی هم نمرده بود آلنو میکشتم و تو حق داری که عصبانی بشی چون تو هم با کشتنه نامی انتقام گرفتی فقط تو دوباره آلنو به دست اوردی ولی نانی اونقدر قوی نیست که از دنیای روح ها برگرده به اینجا
لیلی:انقد زره مفت نزن و اینکه بهتره گارد بگیری قبل از اینکه پارت نکردیم
شیکازاکی:شما منو پاره کنید
تو که همینجورشم پاره شدی هاهاهاهاااا
آلن:(نوره الهی ازم میزنه بیرون و داده خفنی میزنمو دو تا بال در میارم)
(با داد میگم)
خفه شو مرتیکه دو تنبونه ی کثافت
لیلی:(لبخنده شیطانی رو لبام میاد و گارد میگیرم)(تا حالا کاملا قدرتم بیرون نیومده ولی الان...)(نوره سیاهی ازم میزنه بیرونو داد میزنم و وقتی اون نور میره کنار میفهمم که به یه روحه معلق تبدیل شدم و کلی زنجیره معلق دورمه و موهامم بلنده
وای چقد به الن میومدم دوتامون موهامون بلوند شده بود و لباسامون سفیدو طلایی لباسه من تیلی واز بود
چقد باحال بودبم ما)
نویسنده:یه توضیحه کوچیک:
آلن الان سیکسپک داره هنوز و موهاس واقعیش سیاهه و هیکلیه کلا جنتل منه خیلی بیشتر از قبل چشماشم مشکیه با ابروش
و لیلی هم که مثله قبلنه دوتاشون پوستشون سفیدو گوگولین و هم در واقعیت و هم وقتی تبدیل میشن به هم میان جوووووون