Your Heart's Sound [Vkook] - Complete

part 9

*لطفا جایی که گفتم آهنگ رو پخش کنید؛)
Music : The Ludlows (Guitar Ver)

آروم و سنگین قدم بر میداشت
چتری هاش بیشتر از همیشه بهم ریخته بودن
یکی از گوشی های هندزفری طوسی رنگش از هودیش آویزون بود و یکی داخل گوشش

حتی نمیدونست به چی گوش میده
افکار تاریک و سیاهش بیشتر از همیشه توی ذهنش رژه میرفتن

"خودتو بنداز پایین جونگ کوک
خودتو خلاص کن...کی اهمیت میده؟"

سرش رو از کفش هاش به سمت حفاظ های اون پل چرخوند و پوزخندی زد

"که چی؟ بعد از مرگم دوباره سوژه ام کنن؟
بگن جئون جونگ کوک انقدر بزدلانه مرد؟"

پوزخندش پررنگ تر شد
"مگه فرقی هم داره؟
وقتی انقدر بزدلانه زنده ام"

حرف های افراد سازمان توی گوشش پیچید

"میگن اون باعث مرگ آلفای سابق شده"

"اگر سریعتر بود آلفا زنده میموند و ما این همه خستگی نمیکشیدیم"

"وای چشم هاشو دیدی؟؟ انقدر ترسناکن که دیشب کابوسشونو دیدم!! سفیدی چشم هاش قرمز و سیاهیش سیاه تر از هر چیزیه...وای خیلی ترسناکه"

"بهم بگو که واقعا قرار نیست سه ماه ببینیمش!
اگر از ماموریت حذف بشه دیگه نمیاد درسته؟
وای با وجود لال بودنش تحملش خیلی سخته"

توی ذهنش سناریو های قتل اون چند نفر رو تصور کرد
میتونست انقدر قبل از مرگ زجرشون بده تا بقیه بفهمن که جئون جونگ کوک هرچقدرم بزدل و احمق باشه حق ندارن درباره اش اونطوری حرف بزنن
البته با نشون دادن خودش به اون چند نفر، مرگ رو جلوی چشم هاشون برده بود
به وضوح ترس رو تو چهره هاشون میدید
حتی یکی از دخترهای اون جمع نزدیک بود از حال بره

"یک مشت احمق به درد نخور تو اون خراب شده جمع شدن...چه مزخرف"

کیف گیتارش روی دوشش بیشتر از قبل سنگینی میکرد
اینبار برای پوشش استفاده نکرده بود

تموم پل رو به آهستگی قدم زد و به کافه ی جدیدی رسید که توش مشغول ساز زدن میشد

در کافه رو با استفاده از پاش باز کرد و از گرمایی که با صورتش رو برخورد کرد کمی هم که شده لذت برد

آقای اوه با لبخند به سمتش رفت
-اوه خوش اومدی پسرم!!
زود رسیدی

فقط کمی خم شد تا احترام گذاشته باشه
پیرمرد به گوشه ی کافه اشاره کرد

-بشین تا برات قهوه محبوبت رو بیارم

دوباره کمی خم شد و به سمت جایگاه همیشگیش رفت
کیفش رو از روی دوشش به روی میز رو به روش منتقل کرد...آروم زیپ مشکی رنگ رو کشید و کیف رو باز کرد

گیتار مشکی رنگش که جلوی چشم هاش قرار گرفت باعث شد تا اون توده ی توی گلوش بزرگتر بشه
همون بغض لعنتی که هیچ وقت تنهاش نمیذاشت