13_ آس
ووت و کامنت یادتون نره.
━━━━➳༻❀✿❀༺➳━━━━
چ حسی داری وقتی اولین صدایی ک موقع بیدار شدن بشنوی صدای غیبت گنجشکا باشه؟ عطر لطیف گلهای رز بهم انگیزه نفس کشیدن میدن.+( بیدار شدی ؟ )
این دیگه صدای کیه ؟ چرا انقدر زیرم سفته ؟ چشمامو ب سرعت باز میکنم.آخ کمرم. حس میکنم از ساختمون یتیم خونه پرت شدم پایین. واستا من چرا رو زمین خوابیدن و چرا این شبیه سقف اتاقم تو یتیم خونه نیست ؟
سر میچرخونم. با دوتا چشم عسلی ک روم قفلی زدن روبه رو میشم.من فروخته شدم ، سارا آلن فراریم داد ، با سر رفتم تو باغچه پر از گل رز و … انفجار مغزی…
چطوری کل دیشبو رو کف سنگی سفت اینقدر راحت خوابیدم؟ سر جام میشینم و با کف دست میکوبم تو سرم.
پسر چشم عسلی عجیب نگام میکنه. سر تکون میدم :{هوم ؟}
-( گشنت نیست ؟ )
بلآخره ب شکم بیچارم فرصت حرف زدن میدم.+{ خیلییییییییی. }
-(کل شب رو زمین سنگی خوابیدی. مطمئنی چیزیت نشده؟)
خمیازه ای میکشم.
+{خوبم. }میدونم الان باید تپش قلبم رو صد باشه احتمالا کولی بازی در بیارم و ... ولی خوب بعد چند هفته بدون کابوس خوابید نشونه ی صبح خوش یومنه ن؟ پس بهتره مثبت اندیش تر باشم. شاید این یارو منو واسه حمالی میخواد.
+{ میگم تو منو واسه چی خریدی ؟ ب چ دردت میخورم؟ راستی آشپزی هم بلدما. }
سعی میکنم با پیش کشیدن آشپزی بحثو از مفاهیم خاک بر سری دور نگه دارم.
-( چون خوشگلی.)
صورتم پوکر میشه. آخی... الان باید پروانه های تو دلم بالا پایین بپرن؟ نخیرم! مگه من دخترم ک با این حرفش گونه هام سرخ بشن بعد بپرم تو بغلش بگم منم دوست دارم ؟ ب غرور مردونم بر خورده. حداقل میگفتی منو برا حمالی چیزی میخوای.
+{ خوب این ک دلیل نمیشه. }
-( زیادی حرف میزنی بچه. )
مثلا میخوای منو از بحث غل بدی ی ور دیگه ؟ چاییدی شازده.
+{ چرا منو میپیچونی ؟ }در حالی ک جلو آینه کرواتشو درست میکنه تهدید آمیز جواب میده :( میخوای جای صبحونه زبونتو کباب کنم بدم بخوری؟. )
اوه خطری شد. مث اینکه اعصابشو تو تختش جا گذاشته.
+{ ن مرسی. }
شت ! همه این آدم پولدارا یه مود کصخلی دارن.لحظاتی بعد اوتاق رو ترک میکنه. با شنیدن صدای قفل در براش زبون در میارم.
حالا خوب فرصت فکر کردن و نقشه کشیدن دارم.
راه فرار ؟ ولی اگر راهی پیدا نکردم چی ؟ در اون صورت باید ی جوری مجابش کنم بی خیال من بشه.