48:چانه زنی

10 4 4
                                    

48_ چانه زنی

امروز داره بارون میاد . وقتی بارون میاد هندزفری هاتون رو در بیارید و موزیک پلی نکنید. در عوض گوش بدین طبیعت چی برای گفتن داره. زیر اشک های آسمان و فریاد های باد برقصید. با رعد و برق هم آوا بشید و بوی خاک نم خورده رو تنفس کنید. نباید ازش بترسید چون "ترس مادر شجاعته¹" 

برای ستاره کوچک من که نوری بلند و قلبی سبز دارد💚

1_ Blinded by Black Star ✨

^امروز بلک استار کلی یاداشت های خوشمزه برای همه نوشت؛ ولی هیشکی برای اون ننوشت 😟 پس من تصمیم گرفتم یدونه برای اون بنویسم تا بدون یاداشت نمونه.  شاید خیلی هم قشنگ نباشه. اما بازم گرما داره و گرما همه چیز عشقه😁

ووت و کامنت یادتون نره.

━━━━➳༻❀✿❀༺➳━━━━

-{تا کی می‌خوای چانه بزنی و تمنا کنی تا مرگ ، عزیز از دست رفته ات رو بر گردونه؟ اون رفته عزیزم ، رفته.

بهم بگو چطور باید از مرگ جدات می‌کردم و تا ابدیت با خودم می‌بردمت سنجاقک کوچک من ؟

ابدیتی وجود نداره. هر چیزی روزی به پایان میرسه. شروع جدیدی درخواست نکن. چون آغاز و پایان به هم پیوند خوردن.
زمینه اشک ها لبخند ها بودند و نهایت اشک ها به لبخند ها ختم میشه.

سارا آلن. یک روز ابری. }

دفترچه یاداشت رو میبندم و سر سنگینم رو روی میز رها می‌کنم.

+( درشکه آمادست. )
صدای سرد مرد منو از چرت نازکم میپرونه. خمیازه ای می‌کشم و از صندلی بلند میشم.

چیزی شبیه قبل ، مغرور و دست نیافتنی. اما فیکه. سارا آلنی که قبل از مرگ هری بودم زمین تا آسمون با الآن فرق می‌کنه.

از تموم غلط هایی ک تو زندگیم کردم مثل سگ پشیمونم چون حس میکنم دارم تاوان میدم.

یک باره زیر پام خالی شده. حتی دیگه هکتور سالزمنی نیست که هر روز فوحش و لعنتش کنم و برا فرو بردن سرش زیر آب نقشه بکشم. مردی ک به تازگی عاشقش شده بودم تموم صمیمیت هامون رو دور ریخته و ازم دست کشیده.

توی صحن اصلی مجلس عوام نشستم و سنگینی غرور توی نگاهم از وزن ملکه چاقالو بیشتره. نباید گرگ های اینجا بفهمن سارا آلن یه زخم گنده منده رو سینش داره و غم دنیا رو شونه های دخترونشه. 

این دشمن جدید جیمز یا ایزابلا نیست ک با کشتنش همه چی تموم بشه. نمی‌شه با دنیا جنگید.

شاید اگر سعی کنم آدم بهتری بشم دل دنیا به رحم بیاد و اونو بهم برگردونه.

^( این ایده احمقانه است‌. با خودتون چی فکر کردین ؟دنیا اسباب بازی ماست…)

با پشم های ریخته سمت مردی بر میگردم و داره با فریاد هاش جناح رو به رو را جر میده. با من نبود. اما انگاری بود.

𝑾𝒉𝒊𝒔𝒑𝒆𝒓 𝒐𝒇 𝑫𝒆𝒂𝒕𝒉Where stories live. Discover now