کوک/ تهیونگ: اره حتما... نه راستش از ساعت ۵ بیدارم. اقای لی رو ملاقات کردم. اوه راجب ظاهرم؟ نگران نباش عالی شده... اون هنوز خوابه . میببنمت کوک: سر صبحی انقدر رو مخ نباش مگه نمیبینی خوابم چرا داد میزنی؟ تهیونگ: جین بود، باید یه مدت بریم خارج شهر کوک: انگار الان داخلیم... وایسا ببینم چی؟ با شوکی که بهم وارد شده بود از خواب پریدم، چی میگفت؟ خارج شهر؟ تهیونگ: جونگکوک سوال نپرس وقتی بیای همه چیو میفهمی کوک: گوش کن ببین چی میگم من باهات هیچ جا نمیام تهیونگ: تصادف عمدی بوده کوک: ی...یعنی چی؟ تهیونگ: یکی ترمز ماشینو بریده کوک: ولی تو ... تو سرعتت زیاد بود واسه همین... تهیونگ: باید طرفو پیدا کنم کوک. باهام همکاری کن کوک: واقعا دردسری! اصلا قیافتو میبینم استرس میگیرم تهیونگ: پس نبین کوک: هیییی تهیونگ: صبحانتو میارن بعد میریم کوک: چرا موهات؟ تهیونگ: موهام؟ رنگ کردم کوک: کی وقت کردی رنگ کنی اونم با دست شکستت؟ تهیونگ: کی گفته خودم رنگ کردم ؟ یه لیدی جذاب اومد اینکارو برام انجام داد کوک: یاااا نگو وقتی خواب بودم با هم... آیششش تهیونگ: چیه حسودیت شد؟ کوک: هه حسودی؟ به کسی که گیه؟ تهیونگ: شاید گی باشم ولی از به فاک دادن دهن خیلیا لذت میبرم. کوک: یااااا کیم تهیونگ عوضیییی نزدیک ترین چیزی که دم دستم بود رو برداشتم و بدون نگاه کردن بهش به سمتش پرتاب کردن. ولی کاش اینکارو نمیکردم! شت، ساعتش! تهیونگ: از الان خودتو مرده بدون کوک: دفعه دیگه برو یه جا دیگه بقیه رو به فاک بده تهیونگ: او او او اینجا یه بیبی عصبانی داریم که ساعتمو شکونده و داره حسودی میکنه! خیلی حرص میخوری گی ام؟ کوک: فقط خفه شو، من خودم دوست پسر دارم احمق! تهیونگ: د... دوست پسر؟ کوک: اسمش جیهوپه ، مثل تو هم انقدر نچسب نیست! تهیونگ: جیهوپ؟ کوک: اره خب مگه چ... تهیونگ با چهره ای که از عصبانیت قرمز شده بود گفت: هوسوک؟ کوک: عادت داری داد بزنی؟ من شبیه بقیه دخترا نیستم بترسم بشینم یه گوشه مثل احمقا نگات کنم . ببینم اصلا تو از کجا میشناسیش؟ تهیونگ: داری میگی با دوست پسر یونگی رابطه داری ؟ مثل اینکه گند زدم. چرا باید داستان اشنایی با کسی که چندین سال پیش باهاش رفیق بودمو میوردم وسط؟ اخخخ کوک ، رسما گور خودتو کندی.
Oups ! Cette image n'est pas conforme à nos directives de contenu. Afin de continuer la publication, veuillez la retirer ou mettre en ligne une autre image.
