Part11 آبنبات صورتی

1.4K 166 46
                                        

حاضر بودم هر روز و هر ثانیه حقیرتر و پست تر از قبل دیده بشم ولی باز اینجوری لمسم کنه.
اون ناجی منه حتی به اشتباه!

**********

(از زبان جین)

همونجور که جونگکوک دستمو میکشید با چشای گرد بهش خیره بودم.
=یااا جئون جونگکوک
×خفه شو
=وات د...
×گفتم خفه شو تا زبونتو از دست ندادی!!!

از حالتش مو به تنم سیخ شد. بدون داد و بیدادی حرفشو میزد ولی صداش عصبی بود و رگ پشت گردنش متورم شده بود.
=هی شاشو خان بیا حرف بزنیم هان؟
شدت فشارش رو مچ دستم بیشتر شد.
=درد داره شامپانزده،چته اخه.

به خودم اومدم دیدم باهاش تو دسشویی ام.
=هه هه خیلی بانمک بود کارت حالا برو کنار.
همونجور که آبنباتو تو دهنم میمکیدم منتطر بودم که از جلو چشام گورشو گم کنه. دیگه حصلشو نداشتم. تهیونگ برای مریض کردن اعصابم کافی بود، برای کوک باید یه اعصاب دیگه اجاره میکردم.
قدمای آرومشو سمتم گرفت و بهم نزدیک شد.
ناخواسته هر قدم که بهم نزدیک میشد برای رعایت فاصله ام باهاش یک قدم عقبتر میرفتم.
=هی جونگکوک چته پسر ها؟

به خودم اومدم دیدم به در دسشویی آخری چسبیدم.
آب دهنمو صدادار قورت دادم.
بهم جوری نزدیک شد که مماس صورتم بود.
(وات د فاک این بشر یه منحرفه عوضیه*
با دست چپش آبنبات از دهنم خارج کرد و گذاشت تو دهن خودش.
×مزه ات خیلی خوبه بیبی!
=چی چیو مزه ام خوبه؟ ت ... تو جنون داری، یه مرگت هست.

خواستم از کنارش رد بشم که زانوی پای راستشو مماس وسط پاهام گذاشت تا زانوهاش به دری که بهش چسبیده بودم رسید.
آب دهنمو دوباره بدتر از قبل صدادار قوت دادم.
نمیدونم چرا گرمم شده بود.
آبنباتو از دهنش خارج کرد و آروم رو لبم مالوند. خمار تو چشمام زل زده بود.
×دهنتو وا کن.

🔞دارای صحنه های🔞

صداش خشدار و خمار بود. دلم میخواست باز بگه‌. فاک من گی نیستم چرا پس دارم با دیدنش هات میشم!
ناخواسته دهنمو باز کردم و آبنباتو تو دهنم بردم، آروم تو دهنم عقب جلوش کرد.
=اومممم
×افرین بد بوی بیشتر.
=عاهمممم.

اونقدر هورنی شده بودم نمیدونستم دارم چیکارمیکنم. آروم دهنمو باز کردم و زبونمو بیرون انداختم.
×نکن اینکارو!

محکم موهامو از پشت کشید و آبنباتو از دهنم خارج کرد و لبمو محکم بوسید.
زبونشو تو دهنم به حرکت درآورد تا جایی که آب دهنم با آب دهنش ترکیب جدیدی به خودشون دادن و از گوشه دهنمون سرازیر شدن.
(صبر کن ببینم دارم چه گهی میخورم؟)

🔞پایان صحنه های🔞

محکم با کف دستم عقب هلش دادم و با پشت آستینم دهنمو پاک کردم.
=شاشوی سگ دهن نجستو چرا بهم میزنی.

انتخابِ اشتباه! فصل اول (تکمیل شده)Nơi câu chuyện tồn tại. Hãy khám phá bây giờ