Part26 !بدونِ اون نمیتونم

1K 136 89
                                    

من به این خواب دیدن ها عادت ندارم. لطفا این خواب نباشه...
لطفا واقعی باش!

نمیدونم کی و چجوری تو بغلش خوابم برد. وقتی از خواب پاشدم با جای خالیه تهیونگ روبه رو شدم.
موبایلمم همرام نبود تا ساعتو چک کنم.
امروز روز تعطیلی بود و مدرسه نداشتم.
یاد مامان و بابا افتادم، حتما تا الان نگرانمن. باید یه جورایی بهشون خبر بدم که خوبم بدون اینکه منو باز تو اون بیمارستان کوفتی حبس کنن.
میترسیدم حالم همونجور که دکتر جئون در نظر گرفته بود خوب نباشه... میترسیدم که اگه دیگه نتونم تهیونگ رو ببینم چی...
خود خوری باز به سراغم اومده بود.
سمت دره اتاق رفتم و آروم درو باز کردم و از اتاق خوابش بیرون اومدم.
اصلا به فضای خونش دقت نکرده بودم. شبیه خونه ی مافیا تو فیلما بود. از پله ها پایین اومدم و سرگردون دور و اطرافمو نگاه میکردم؛ یه پیشخدمت در حال گردگیریه تلفن بود ، با تردید بهش نزدیک شدم و آروم لب زدم: +ببخشید

انگار که ترسیده بود که من یهو صداش زدم واسه اینکه یهو از جاش پرید و سمتم برگشت:
... ببخشید، شما کی هستین؟ تو خونه جناب کیم چیکار میکنین؟
+ببخشید ترسوندمتون، من دوست تهیونگم. میشه از تلفن خونه استفاده کنم؟
... اوه بله پس شما مهمانِ ویژه آقا هستین ببخشید به جا نیاوردم. بله البته.

مهمانِ ویژه؟ من؟؟؟ ویژه خوندنه من از طرف تهیونگ واقعا یکی از محالات بود که انگار الان بدستش آورده بودم. حتی اگه بخاطره اینکه خیلی طبیعی جلوه بده یه دوست ساده ام بازم برای من این کلمه خیلی خیلی با ارزش بود.
تلفن رو برداشتم و به بابا زنگ زدم، دوتا بوق خورد که گوشی رو برداشت. صداش میلرزید...
... بله
+آپا منم
... کدوم‌گوری هستیییی؟
+آپا من خوبم لطفا گوش کن
... بخدا قسم اگه...

نتونست بقیه حرفشو بزنه چون به گریه افتاد. انگار خودم بودم که خودمو ازشون دریغ میکردم.
+آپا
... _____
+آپا من خوبم فقط خواستم همینو بگم. باور کن مراقب خودم هستم. به مامان بگو خیلی دوسش دارم.
... کجایی؟
+خونه ی یکی از دوستام.
... میام دنبالت آدرسو بده
+آپا یه خواهش دارم.
... بگو
+اگه میخوای من خوشحال باشم فقط بزار خودم انتخاب کنم. اگه حالم بد شد قول میدم برگردم الان حالم خوبه جدی میگم.
... میخوای خونه دوستت بمونی؟
+آره

حرفام با استرس بود. مطمئن بودم اگه وضعیت جسمیم نرمال بود راحت میتونستم به صورت مستقل زندگی خودمو داشته باشم؛ ولی با وضع الانم حدس میزنم که سخته که قبول کنه.
... باشه ولی باید هرروز بهمون زنگ بزنی. و اگه یه درصد حالت بد شد با ما درمیون بزاری.

با همون‌حالت پوکر همیشه ولی با چشمایی که میخندیدن جوابشو دادم: +ممنون آپا
... دوستت دارم پسرم مراقب خودت باش هوم؟
+چشم آپا منم دوستون دارم. مامان کجاست
... قرص خورده خوابیده بیدار شد بهش میگم‌نگرانیش برطرف شه.

انتخابِ اشتباه! فصل اول (تکمیل شده)Unde poveștirile trăiesc. Descoperă acum