اگه قرار بود آسیب ببینه فقط از دستِ من باید میبود، من صاحبشم؛ اون توله ی منه فقط من!
بازوشو با خشونت کشیدم و همین باعث شد رو پاهاش بایسته اونم به زور، نفساش یکم نامیزون بود ولی نه اون حد که نتونه کنترلش کنه.
بدونِ در نظر گرفتن بقیه که با نگاه هاشون داشتن من و تولمو قورت میدادن سمت روشویی توی رختکن رفتم.
پشت گردنشو تو دستم گرفتم و آب روشویی رو باز کردم.
_خوبی؟جوابی نمیداد و این رفتار کُفریم میکرد. اون یکی دستمو با آب روشویی خیس کردم و رو صورتش کشیدم.
_دهنتو وا کن.سرشو به یه سمت برگردوند.
_'توله عصبیم نکن.چونشو محکم بین انگشتام فشار دادم و سرشو سمت خودم برگردوندم.
_توله من کیه؟
+تو... دیوونه ایمحکم با اون دستم یه سیلی زدم تو گوشش و همونجور با اون یکی دستم چونشو گرفته بودم تا یک اینچَم تکون نخوره'..
_بدو منتظر جوابم؛ توله من کیه هوم؟محکم تر از قبل تو گوشش زدم. ولی فقط با حرص بهم زل زد.
با حرص موهاشو کشیدم و سرمو نزدیک گوشش بردم تو گوشش آروم لب زدم:
_اسپری ات کو؟
+جیب....مموهاشو با نفرت ول کردم و دستمو تو جیبش بردم.
اسپری رو رو دهنش گرفتم.
یک بار... دوبار... وقتی فهمیدم حالش مساعده اسپری رو ازش دور کردم.
با دستش اون یکی دستمو که رو چونش بود پَس زد.
دندونامو فقط بهم فشار دادم تا ببینم قراره چه گهی بخوره.
وقتی راهشو سمت بیرون کج کرد، از پشت موهاشو کشیدم و اونو سمت دیوار کنار در چسبوندم.
+چیکار میکنی روانی؟
_'جواب سوالمو ندادی حرومی،
+چی؟؟؟
_توله من کیه هوم؟وقتی جوابی نگرفتم همونجور که چسبونده بودمش به دیوار؛ در رختکن رو از داخل قفل کردم
+چیکار میکنی دیوونه؛ هوی ولم کن گفتم.🔞دارای صحنه های🔞
با دست راستم محکم گردنشو گرفته بودم تا حرکتی نکنه، با اون یکی دستم شلوار و شورتشو با بیرحمی تا روی رون پاش پایین کشیدم.
سفیدی و برجستگی کونش واقعا منو هورنی میکرد.
توله چجور میتونه انقدر خوردنی باشه.
اگه وسیله امه باید ازش نهایت استفاده رو کنم.
محکم یه اسپنک به لپ کون چپش زدم.
+عاهخخخ
_هوم؟
+درد داره
_باید بهم بگی دَدی!
+چی؟؟؟ چته امروز چیزی زدی؟واقعا چیزی زده بودم؛ شایدم آره نمیدونم. دوست داشتم یبارم که شده طعمشو بچشم. گرایشم زیادی دارکه ولی فکر نمیکردم روی یک پسر این دارک بودنم چراغش روشن بشه...
محکم تر از قبل زدم به همون جای قبلی.
+عاییییی
_من از لفظ مستر و ارباب بدم میاد؛ اربابتم ولی از این به بعد دَدی صدام میکنی.
KAMU SEDANG MEMBACA
انتخابِ اشتباه! فصل اول (تکمیل شده)
Fiksi Remajaخیلی برام سخته باهات تو یک کلاسم؛ درسته که ته کلاس میشینی ولی دونستن اینکه تو توی اون دنیایی زندگی میکنی که منم میکنم دلمو بلرزه در میاره؛ دست خودم نیست ناخواسته و یواشکی عاشقت شدم! _____________________________________________________ موضوع: مین ی...