خیلی برام سخته باهات تو یک کلاسم؛ درسته که ته کلاس میشینی ولی دونستن اینکه تو توی اون دنیایی زندگی میکنی که منم میکنم دلمو بلرزه در میاره؛ دست خودم نیست ناخواسته و یواشکی عاشقت شدم!
_____________________________________________________
موضوع:
مین ی...
درو باز کردم و با یه موجودِ خیس روبه رو شدم. _شوگا؟
کامل میتونستم نفس زدنای نامنظمشو بشنوم. بازوشو گرفتم و بردمش سمت اتاق خوابم. _________________________________________
Oops! Questa immagine non segue le nostre linee guida sui contenuti. Per continuare la pubblicazione, provare a rimuoverlo o caricare un altro.
اتاق خوابِ تهیونگ🙄 چقدر هم ساده اس! مگه نه؟ _________________________________________
روی تخت نشوندمش و آروم هودیشو از تنش درآوردم. اونقدر حالش بد بود که متوجه کاری که داشتم میکردم نمیشد. صورتشو تو دستم گرفت و سمت خودم برگردوندم: _ چجوری اومدی که حالت بد شده کودَن؟ +م..اشین... بعد .... دوییدم...گفتی..الان.. _خفه شو نمیخوام بشنوم.
بازوشو محکمگرفتم و سمت حموم بردم. دوش آب سرد رو باز کردم و نشوندمش توی وان. +س...سرده _'خفه شو تا بیشتر عصبیم نکردی.با دوتا دستاش جلو دهنش رو گرفته بود که سر و صدا نکنه و یا چیزی نگه. اون واقعا احمقه... جلوی وان رو زانوهام نشستم و آب گرم رو آروم باز کردم. نفساش به تعادل رسیده بود. _توله من کیه.
خمار نگام میکرد ولی انگار خجالت میکشید چیزی بگه. _انگار توله ام تو نیستی. +نه من تولتم ددی.
لبخند کمرنگی زدم و با لباس رفتم پشتش نشستم. +لباسات... _تو این شرایط نگران لباسای منی؟
حدس میزدم بخاطر اینکه استوریمو بی هوا دیده ناخواسته تا اینجا پای پیاده اومده. دستمو آروم سمت شکمش بردم و مالوندم.
🔞دارای صحنه های🔞
گردنشو آروم شروع کردم به مکیدن. دیک صورتیش رو از داخل آب براش میمالیدم. _توله من کیه؟ +من عاههه عاه عاهه
سرشو با اون یکی دستم برگردوندم و لبشو مکیدم. _داگی شو زود
بدون اینکه معطل کنه توی وان داگی شد. و کونشو به سمتِ من به نمایش گذاشت. شامپو رو از کناره وان برداشتم و از پایین کمرش تا روی برجستگی کونش یک سومه شامپو رو روش خالی کردم. همزمان دو تا اسپنک بزرگ رو لپ کونِ چپش پیاده کردم. +عایییی کونم