خیلی سوپرایزی علاوه بر اینکه به تایم آپ اهمیتی ندادم به ووت چپتر قبل هم اهمیت ندادم😂
به جاش کامنت بذارین، اینطوری بهتر میتونم بفهمم با چیا حال میکنین و هیجانزده میشین
همه کامنتاتونو میخونم
برای این چپتر بیشتر محبت نشون بدین ♡･ᴗ･
𝁵𐇵𝁵
نزدیک ظهر بود که با صدای گوشیش بیدار شد، چشمهای ورم کرده‌شو باز کرد و دنبال گوشیش گشت.
از پشت تو بغل دونسنگش فرو رفته بود و نمیتونست تکون بخوره.
گوشیو پایین پاش کنار زانوش پیدا کرد. کمی خم شد و دستشو دراز کرد رسوند بهش.
با صدای گرفته تازه از خواب بیدار شده جوابشو داد.
-اوم.
-هنوز خوابی؟
-هوم.
-لباساشو آوردن؟
یول چشمهاشو مالید و تو خونه چشم چرخوند. دستهای لوئی دور شکمش تنگ تر شد و یهو محکم چسبید بهش.
-عام نمیدونم.
-هانی من امروز نمیتونم بیام سرکار، خونه هم نمیام با سوک بیرون میریم تو به خانوم هوانگ بگو باشه؟
-اوم.
قطعش کرد و اومد دوباره سرشو رو بازوی لوئی بذاره که چشمهاش گرد شد. خب معلومه که صبحا طبیعیه ولی نه وقتی مال کسی که مثل داداشته باشه و از پشت به وسط باسنت فشار میاره!!
لبشو گاز گرفت و لپهاش در لحظه رنگ گرفت.
کمرشو کشید جلو و احمقانه تلاش میکرد مدل پرانتزی بدنشو یه پرانتز برعکس کنه.
لوئی با صدای بم کلفتش یهو غرش کرد:
+انقدر وول نخور.
و محکم کشیدش سرجای قبلیش که باعث شد دیک برهنه لوئی خیلی کاری تر خودنمایی کنه، در حدی که خود لوئی هم مثل برق گرفته ها از جا پرید.
دیکش لای پای هیونگش چیکار میکرد مرد؟
کمرشو کشید عقب و دیکش به فضای تنگ و گرم شلوار یول کشیده شد و همینکه یهو آزاد شد یه ضربه مثل اسپنک به باسنش زد.
یول صورتشو با دستهاش پوشوند و صداش در نمیومد.
لوئی تو جاش نشست و پتورو کشید رو دیکش.
+فاک فاک فاک هی.هیونگ، من واقعا معذرت میخوام.
شونشو تکون داد:
+هیووووووونگ.
تقریبا داد زد، میترسید یول کلا ایگنورش کنه و بلند شه تلویزیونو بکوبه تو سرش.
یول به زور صداشو در آورد:
-خفه شو.
+خواب بودم نفهمیدم قسم میخورم.
یهو یول برگشت سمتش و تو صورتش توپید:
-خفه شو انقد تکرارش نکن.
لوئی چشمهای باریکش درشت شد. یول شبیه یه چراغ قرمز بزرگ شده بود.
سرش رو برگردوند رو تخت و چشمهاشو بست.
-لعنت بهت.
لوئی لبشو زبون زد.
+عام... تو.تو.تو هم؟
دستشو آروم به شلوار یول کشید و حسش کرد. یول دوباره مثل برق گرفته ها از جا پرید و داد زد.
-وات د فاک داری چیکار میکنی؟
YOU ARE READING
𐇵 ℙ𝕚𝕠ℙ𝕚𝕠 𐇵
Fanfiction࿑𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞𝁺𝐶ℎ𝑎𝑛𝑏𝑎𝑒𝑘, 𝐶ℎ𝑎𝑛𝑙𝑜𝑒𝑦, 𝑆𝑒𝑘𝑎𝑖 ࿑𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞𝁺 𝑇ℎ𝑟𝑒𝑒𝑠𝑜𝑚𝑒, 𝑆𝑚𝑢𝑡, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐶𝑜𝑚𝑒𝑑𝑦, 𝐹𝑙𝑢𝑓𝑓 لوئی برادر کوچکتر یول، برای سالهای زیادی دور از خونه و به تنهایی زندگی میکرد. و درست وقتی زندگیش رو به ای...
