𝁵17𝁵

813 179 91
                                        

بکهیون فقط شلوارش رو پوشید و بالا تنه‌اش برهنه موند، دیدن بدنه عضله ای بکهیون آخرین چیزی بود که یولی میتونست تصور کنه. بیشتر تو خودش جمع شد و چربی هاشو قایم کرد.

بکهیون جلوی در ایستاد، خم شد دستاشو رو زمین گذاشت و پاهاش برد بالا، روی دستاش ایستاد.
پاهاشو از میله ها بیرون برد و اینجوری با زانوهاش از لبه دریچه آویزون شد.
دستاشو رو سینه گذاشت و شروع کرد دراز نشست رفت.
فقط تا نمیخورد، قدرت بدنیش انقدر خوب بود که تا حد نشستن عادی موازی زمین خودشو میکشید بالا و باسنشم میاورد بالا و باز دوباره اویزون میشد.

یول که نمیخواست یه ثانیه روهم برای شناخت کراشش از دست بده پرسید:
+موافقین از هم سوال بپرسیم همو بهتر بشناسیم؟

لوئی جواب نداد ولی بکهیون وسط ورزشش لایک نشون داد.
+هیونگ، چند وقته ورزش میکنی؟

بکهیون مدل ورزشش رو تغییر داد.
خودشو کامل میکشید بالا و یه دور کمرشو به چپ و راست میچرخوند دستاشو کامل میداد بالا و بعد دوباره میرفت پایین تا عضلات پهلو و خط وی و زیر بغلش رو درگیر کنه.

×احتمالا از بدو تولد.

+جدی میگی هیونگ؟

بکهیون حتی سختی نمیکشید برای جواب دادن.
×خب پدر من نظامی بود منم تک پسرش.

یول قبل از اینکه سوال بعدیو بپرسه بکهیون مانعش شد:
×نوبت منه، چرا بهت میگن یول؟

یول شونه بالا انداخت:
+یه تایمی دوست نداشتم کسی صدام کنه، لو اون موقع یول صدام کرد و حس جدیدی داد بهم و اینجوری یول موندم.

بکهیون دوباره پرسید:
×لوئی اسم امریکاییشه، اسم کره‌ایش چیه؟

+لوئی اسم کره ایشه، پارک لو ئی... سه بخشیه.

×شت... این خیلی جالبه، اینکه میدونستم از امریکا اومده فکر میکردم اسم آمریکاییشه.

یول شیطنت به خرج داد:
+نوبت منه، هیونگ از اخرین رابطه‌ات چقدر میگذره؟

بکهیون از همون بالا محکم خورد زمین و جوری صدا داد که لوئی که پشتشو کرده بود و وانمود میکرد خوابه برگشت ببینه چه خبره.

بکهیون نشست و به دیوار تکیه داد.
+خوبی هیونگ؟

بکهیون یکم هول شد:
×من... اممم... یه مدتی شده که سینگلم و...

یول خودشو جلوتر کشید:
+هیونگ یعنی از بعد کاتت سکس نداشتی؟

بکهیون سرخ شد، همینجوریشم داشت زر میزد یه مدت شده سینگله، آخرین تجربه‌اش به دوست دختر داشتن مال چت دوستیابی بود که ۶ ماه دوست دختر داشت و دختره فقط تیغش زد و مدام ازش پول میگرفت و تهشم یبار هم نیومد سر قرار کات کرد... و بعدشم سهون شرکت زد و درگیر شرکت سهون شدن پیگیر دختره نشد.
و هیچ وقت هم نفهمید دوست دختر مجازی درونگرای خجالتیش همون سهون کصکش بود که پول شرکت زدنشو از رفیق صمیمیش به طرز کثیفی جور کرد.

𐇵 ℙ𝕚𝕠ℙ𝕚𝕠 𐇵Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin