*ویدیو مرد شناور بر روی آب*
من هنوز زندهام حرامزاده ها.
سلاممممم این مدت که نبودم نه نمرده بودم
متاسفانه پر قدرت هنوز زندهام و سوختین ها ها ها
در واقع در سن سگ پیری آبله مرغون گرفته بودم و توانایی نوشتن نداشتم، کاملتر بگم همه توانایی طنز نوشتنم در قیافم جمع شده بود و یه دوئل با خدا داشتم که نامردی نکرد طنز پر قدرتی نشونم داد.این چپترم در بستر بیماری وقتی مثل سگهای مریض کارتن خواب خودمو میخاروندم یک خط یک خط نوشتم توروخدا اگه افت کردم یا اشتباه و غلط داشتم بهم هیت ندین.
تازه قبلشم که کارتن خواب بودم کنار بولوار پیوپیو مینوشتم در سرمای جانسوز میلرزیدم و قهقه میخندیدم بتونم یکم طنز باشم یه چیزی بنویسم.
دیگه بیشتر ادامه نمیدم ولی از الان بگم یول چپتر ۳۷ خیلی کیوته.
وی پی انمم با وایفای وصل نمیشه، نتمم تو خونمون نمیگیره با دمپایی اومدم سر کوچه نشستم آپ کنم مردم دارن عجیب نگام میکنن پاشم برم خونمون.
𝁵𐇵𝁵
سهون صورتشو کف زد و ژیلتشو به جونگین داد.
جونگین نزدیکش شد و ژیلتو رو صورتش کشید.
=چقدر گی.سهون پوزخند زد.
^خفه شو.=نخند صورتتو میبره.
^ژیلت که نمیبره بابا.
جونگین خیره لبای باریک سهون شد و چونهاشو کشید.
این نگاه به لباش صدم ثانیه طول نکشید و در همون لحظه آخ سهون بلند شد.کف های سفید، رنگ قرمز گرفتن و سهون سرشو عقب برد.
جونگین سریع کشوندش زیر دوش و صورتشو آب گرفت.
=گفتم میبره، بذار ببینمت.سر سهونو داد بالا... زخمی دیده نمیشد.
^ولش کن مهم نیست.جونگین از زیر آب کشیدش چند سانت این طرف تر و نگاه کرد دنبال زخم گشت.
زخم کوچیک زیر شیر آب بسته شده بود و چیزی پیدا نکرد.
=مراقب باش احمق.^تو گاییدیم من مراقب باشم؟
جونگین جوابشو نداد و ژیلتو کشید رو گونه سهون.
سهون طبق عادت که با اکانت مجازیش با بکهیون به عنوان یه دختر لوس لاس میزد لباشو چپه کرد و به جونگین گفت.
^بوسش کن خوب شـ آخخخخخ... مادر فاکر چتهههه.جونگین دوباره صورتشو برد زیر آب.
اینبار خون آبه بیشتری اومد و جای زخم بعد شستشو هم خون داد.سهون داد زد:
^ژیلتو فشار میدادم پشت میله دوش، صورتمو بالا پایین میکردم روش احتمالا گایش کمتری داشت.جونگین عصبی هولش داد:
=خفه شو حرومزاده، تقصیر خودته هی حرف میزنی.^تقصیر مننننه؟ ببخشید صورتم سر راه ژیلت شما بود من اوردم دادم به تو که جایی پشم دار نمونه یکاری کردی الان نگران برم چک کنم ببینم صورت مونده اصلا که ریش باشه.
YOU ARE READING
𐇵 ℙ𝕚𝕠ℙ𝕚𝕠 𐇵
Fanfiction࿑𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞𝁺𝐶ℎ𝑎𝑛𝑏𝑎𝑒𝑘, 𝐶ℎ𝑎𝑛𝑙𝑜𝑒𝑦, 𝑆𝑒𝑘𝑎𝑖 ࿑𝐆𝐞𝐧𝐫𝐞𝁺 𝑇ℎ𝑟𝑒𝑒𝑠𝑜𝑚𝑒, 𝑆𝑚𝑢𝑡, 𝑅𝑜𝑚𝑎𝑛𝑐𝑒, 𝐶𝑜𝑚𝑒𝑑𝑦, 𝐹𝑙𝑢𝑓𝑓 لوئی برادر کوچکتر یول، برای سالهای زیادی دور از خونه و به تنهایی زندگی میکرد. و درست وقتی زندگیش رو به ای...