تا پارت دو بهش فرصت بدین:)
سلامممم
توی پروفایلمم گفتم ولی نمیدونم خوندیدش یا نه پس اینجام دوباره میگم، اگه این فیکو سرچ کنین دوتا نتیجه واستون بالا میاره، یکیش کاور نارنجی و این یکی کاور مشکی داره و دود، پارم نکنین که ارهههه تو کپی کردی و فلان:/ اون فیک خودمه منتها گوشیم به چخ سگ رفت و من احمق رمز اکانت واتپدمو تو نوت گوشیم نوشته بودم سو... الان به هیچ فاکینگ چیزی دسترسی ندارم و دیگه نخواهم داشت:)این نسخه نسبت به نسخه قبلی قراره خیلی عوض بشه، ته مایه و پیرنگش همونه امااااا یکی از تغییرات بزرگش اینه که امگاورس شده، یه سری توضیحات باید راجب قوانین دنیای امگاورس فیکم بدم اما چون حس میکنم اسپویل میشه ترجیح میدم نگم، اگه جایی واستون مفهوم نبود یا یهو وسط خوندن اینجوری بودید که:
- ودف بچ!؟ این چه دنیاییه:/
- برو بابا بلد نیستی بنویسی خودتم گیجی!
- حالت خوبهههه؟؟؟ حس میکنم یادت رفته فلانی حامله بود ولی الان...
و از این جور چیزا، باید بگم که نخیر:/ یه جورایی قراره قوانینو تو پارتای وسط بفهمین؟ فک کنم البته:/
به هر حال اگه دیگه خییییلی به نظرتون مسخره اومد و دلتون میخواست پارم کنین بیاین تو کامنتا بهتون توضیح میدم اما به نظر خودم اونجوری اسپویل میشه:/ حالا دیگه نمیدونم...تو اکانت قبلیم زیاد مخاطب نداشتم و الانم نمیدونم قراره چجوری باشه اما خب... امیدوارم که خوب پیش بره.
بوس بهتون:]و اینم بگم که قوانین دنیای امگاورس این فیک بیشتر به صورت تاریخچهی جهان این فیکه پس اگه بگمشون اسپویل میشه، فقط اینو میتونم اینجا بگم که توی این فیک بتاهای نقش بسیار پررنگی دارن، برعکس اکثر فیکهای امگاورس دیگه رایحه دارن اما رایحشون از الفاها و امگاها یذره کمتره، هر دسته گرگ به دو دسته غالب و مغلوب تبدیل میشه و ما اینجا علاوه بر الفا و امگا و بتا، الفای رهبر هم داریم که گونهای بسیار قوی از الفاها هستن و میتونن حتی الفاهای غالب رو هم زیر سلطه بگیرن.
YOU ARE READING
Abandoned, next line!_
Fanfiction_فصل اول تمام شده_ یونگی خوب نفس نمیکشه و یونگی از اتیش و دود وحشت داره، پسر بچه اگه دقیقهای از اسپری آسمش دور بمونه گریش میگیره و توی یتیمخونهی یانگ، هیچکس نیست که دوستش داشته باشه و بهش اهمیت بده، مطلقا، هیچکس! حالا حالا، کی مقصر حال الانشه؟...