"E1"

1K 113 13
                                    

  وزارتخانه سحر جادو 

سال  1983

_اسم : دراکو مالفوی
نام پدر : لوسیوس مالفوی
نام مادر : نارسیسا مالفوی
اتهام: خیانت به دنیای سحر جادو و همکاری با لرد سیاه . (مرگخوار )
لوسیوس مالفوی به ده سال زندان محکوم شد و نزدیک دوسال است که در ازکابان به سر می‌برد.
ما نامه ای در اتاق دراکو مالفوی پیدا کردیم که لوسیوس مالفوی قصد فرار از زندان را دارد .
و قرار است یک سپاه سیاه جمع آوری کند پس ما برای اطمینان بیشتر دراکو مالفوی را تا پایان زندان لوسیوس مالفوی به دنیای ماگل ها تبعید میکنیم .

صدای هم همه ها بلند شد و دراکو بدون هیچ اعتراضی برای آخرین بار رفت تا مادرش خدافظی کند .

  عمارت مالفوی 

نارسیسا: خدای من دراکو ، اصلا نگران نباش حتی اجازه نمیدم به اون دنیای نفرت انگیز نزدیک بشی خب همه چی درست...

دراکو : بس کن مادر ، فقط برای خدافظی آمدم .

نارسیسا : صبر کن پسرم ، منظورت چیه تو که نمیخوای بری به اون دنیای تحقیر آمیز مگه نه !

دراکو : متاسفم مامان ، لطفا مراقب به خودت باش و پدر باش .

_باید بریم ، سریع تر .

نارسیسا: دراکو پسرم ، اگر بری من تنها میشم خواهش میکنم ازت ...نرو .

دراکو : متاسفم مادر ، خدافظ

دراکو به سمت پرفسور مک گونگال رفت ، صدای مادرش هنوز به گوش می‌رسید و اون رو آزار میداد .

پرفسور مک گونگال : مالفوی ، برای اطمینان بیشتر باید این کاغذ رو امضا کنی ، در این کاغذ تعهد توئه که در دنیای ماگل ها اجازه استفاده از هرگونه جادو و چوب دستتی ات رو نداری و همچنین هیچ گونه ارتباط با دنیای جادو . برای آخرین خاسته چیزی نیاز داری؟

دراکو : یک کتابخانه سیار

پرفسور مک گونگال: استفاده از جادو ممنوعه مالفوی .

دراکو : لطفا پرفسور!

مک گونگال نفسی بیرون داد و با سر تایید کرد .
و برای اخرین بار سوار قطار ¾9 به مقصد دنیای ماگل ها شد .

  وزارتخانه سحر جادو 

رون : فکرش رو نمیکردم دراکو مالفوی هم مجازات بشه !

هرماینی: اونم یه مرگخوار بود ، به هرحال من هنوزم فکر میکنم وزارتخانه زیادی سخت گرفته .

رون : فکر مالفوی توی دنیای ماگل ها درصورتی که قرار نیست با هیچکدومشون کنار بیاد خنده داره !

Return to the world of magic[Drarry]Donde viven las historias. Descúbrelo ahora