"E19"

414 59 20
                                    

فلش بک (سال چهارم )

هری : احمقانست!

هرماینی: نیست هری ، یکم فکر کن متوجه این میشی که تو هیچ انتخابی نداری .ضرری نداره

هری کمی اخم کرد و بلاخره تصمیم گرفت از جاش بلند بشه و رفت سمت میز اسلیترین ها ، تمام نگاه ها روی اون بود .

هری : مالفوی!

دراکو با پوزخند برگشت و به هری نگاه کرد .

دراکو: او چی میبینم ، پاتح آمده سر میز اسلیترین ها .

گویل: قهرمان مدرسه با شاهزاده اسلیترین چیکار داره،یعنی ؟

هری : ترجیح میدم تنها حرف بزنم مالفوی، عادت ندارم هرچیزی رو جلو کسایی بگم که هرلحظه امکان داره از شدت خوشحالی از دیدنم کنار خودشون، گریه کنن .

دراکو: هوم میبینم خوب زبون باز شدی پاتح ، حتما کجا؟

دراکو همزمان که از جاش بلند شد و نزدیک هری شد گفت .
هری آروم گفت :(( جنگل ممنوعه، غروب ))

دراکو: خوبه !

نیش خندی زد و از کنار هری رد شد .

هری برگشت سر میز و نگاه عصبانی به هرماینی کرد .

هری : مجبور بودم جلو همه بگم؟

هرماینی: قطعا !

جنگل ممنوعه

هری : لازمه جلو بقیه اینطوری رفتار کنی؟

دراکو : لازمه جلو بقیه نزدیک هم بشیم؟ببین اصلا گرنجر بهت چی گفت بود!

هری : باید میدیدمت و از نظر اون لازم بود که جلو بقیه بهت بگم تا نظر بقیه جلب بشه.

دراکو : چی؟

دراکو سوالی به هری نگاه کرد و لحظه ای بعد ، هری طلسمی رو به جایی پشت سرش فرستاد .
دراکو متعجب برگشت و با دیدن پیتر پنتی گرو اخم کرد .

دراکو: اون اینجا چیکار میکرد!

هری : دقیقا ، قضیه همینه ...

دراکو: همین ؟

هری : همین؟!من اون موجود لعنتی رو تقریبا گرفته بودم و تو میگی همین !

دراکو ، چیزی نگفت و خواست بره که هری دستش رو گرفت.

هری : متاسفم دراکو...

دراکو: نیستی هری ، میدونی اون لعنتی کیه و همینطور میدونی من کیم ! به نظرت من شبیه یه تله موشم؟

هری ناگهان خندید ولی سریع خندش رو خورد .دراکو با بهت به هری نگاه کرد .

دراکو: میخندی؟

Return to the world of magic[Drarry]Hikayelerin yaşadığı yer. Şimdi keşfedin