part 12

45 7 1
                                    

(زمان حال )

ساعت 18:45

_ پس مجبورت کرد ؟

_ نه خودم خواستم مشکلی باهاش نداشتم ولی...

_ بعدش اتفاقی اوفتاده ؟

سانجی به ساعت خیره شد و بعدش برگشت سمتم و دو دل بود بگه یا نه و زمزمه کرد.

_ اره سه ماه بعدش یه اتفاقی اوفتاد.

( فلش بک )

20 November

ساعت 22:00

امشب زورو برای یه قرار داد یه مهمونی گرفته بود و به سانجی هم گفته بود بیاد و بعد از اینکه کارا قرار داد و انجام داد از یکی از خدمتکارا یه لیوان مشروب برداشت و نشست کنار سانجی و تو کل مهمونی اولین بار بود میخواست باهاش حرف بزنه و نگاهش سرد بود.

_ امشب بمون

سانجی سیگارشو تو جا سیگاری خاموش کرد و با لبخند کوتاهی برگشت سمتش .

_ من که میدونم چرا میگی بمونم

_ نه..نمیدونی

زورو با نگاه سردی بهش خیره شد و آروم از مشروبش خورد و مزش کمی عجیب بود برا همین گذاشتش کنار.

سانجی نفس عمیقی کشید و برگشت سمتش و سرشو یه کم کج کرد.

_زورو چیزی شده؟

_نه هیچی نیست...

_پس چرا اصلا نگام نمیکنی؟

زورو نفس عمیقی کشید و از جاش بلند شد خواست بره پیش بقیه.

_بعدا حرف میزنیم

سانجی پوکر شد و دیگه چیزی نگفت و اخرا شب مهمونی تموم شد و همه بادیگاردا و مهمونا رفته بودن و زورو سرش درد میکرد و گیج میرفت و بلند شد بره طبقه بالا یه کم استراحت کنه و یکی از خدمتکارا تو اتاقش بود و با نگاه سردی بهش خیره شد و خدمتکاره تعظیم کرد.

_چه غلطی میکنی اینجا

_ عا قربان ببخشید داشتم بقیه جاهارو مرتب میکرد در اتاق باز بود...الان میرم

داشت میرفت که زورو درو روش بست و با نگاه سردی بهش خیره شد و یهو پوزخند ریزی رو لبش اومد. سانجی هنوز طبقه پایین بود و دید که زورو تمام مدت انگار حالش بد بود و لیوان مشروبشو برداشت و به رنگش نگاه کرد و یه کم بوش کرد و چشاش گرد شد و یهو صدا جیغ از طبقه بالا شنید و سریع رفت بالا و در اتاق زورو باز کرد که دید دخترورو کوبیده رو تخت و روش خیمه زده و داشت لباساشو در می‌آورد و چشاش رنگ خون شد و رفت یقشو گرفت و از رو تخت بلندش کرد و پرتش داد از رو تخت پایین و بلند داد زد .

_ داری چه گوهی میخوری؟

زورو یه لحظه به خودش اومد و به هردوشون نگاه کرد و به نگاه ترسیده دختره خیره شد و منگ شد و با مشت زد تو صورت خودش که دماغش خون اومد و دندوناشو بهم کوبیدو سرش درد میکرد و گیج میرفت و حس میکرد داره توهم میزنه و بلند داد زد.

Zoro X sanjiWhere stories live. Discover now