رای بدید که من یادم نره آپ کنم بچه ها!!
کشش (اشتیاق) | Crave
23
از دید جیمین
از دید جونگ کوک
درحالیکه داخل اتاقم توی خونه ی جدید می چرخیدم نمیتونستم هیجانم رو کنترل کنم. همه چیز عالی بود. پر از اسباب بازی و بازیای کامپیوتری، و وسایل بزرگونه در کنار وسایل بچگونه.
یه ترکیب خیلی عالی برای من. همه چیز خیلی عالی و مهربانانه برنامه ریزی شده. عاشق اون سیستم بازی کامل با یه تلوزیون فلت اختصاصی ام که گوشه اتاقمه. تمام چیزیه که به عنوان یه گیمر آرزوش رو داشتم و به نظر میاد که الان حتی از تهیونگ هم بازی های بیشتری دارم.
هوسوک و ته وارد اتاق شدن و پرسیدن:" خوشت میاد؟"
نگاهم به ملافه های مردآهنی روی تخت کینگ سایزم افتاد. پریدم رو تخت و لبخند گشادی زدم:" عاشقشم! باید از نامجون هیونگ کلی تشکر کنم. باورم نمیشه همه اینکارا رو برای من و جیمین کرده."
" اون، آدم خوبیه"
" آره. برای همینه که این همه مدت رو بهش چسبیدیم. وقتی کنارش باشی دیگه نمیخوای ازش جدا بشی."
" امشب اینجا میخوابی یا پیش ما کوکی؟"
لب پایینم رو گاز گرفتم:" با شماها. میشه؟"
تهیونگ پیشنهاد داد:" البته که میشه! چرا نمیری دوش بگیری؟ ماهم اتاق رو آماده می کنیم."
با نیشخند از تخت پریدم و لباس راحتی های مردآهنی و لباس زیر تمیز برداشتم و بعد از اینکه گونه های هر دوشون رو بوسیدم دوییدم سمت دوش.
به هیجان زدگی من خندیدن اما اهمیتی ندادم. کنار در جیمین متوقف شدم. راستش این اواخر خیلی باهم حرف نزدیم. اون تنبیه شده بود. جین مجبورش کرده بود تنها تو اتاقش بمونه و جز زمان غذا خوردن و دوش گرفتن حق بیرون اومدن نداشت. اون هم تمام این مدت همه ی مارو نادیده گرفته بود.
با کمی مکث، وارد اتاقش شدم و دیدم با لباس سرهمی مورد علاقش رو زمین نشسته و با مداد شمعی و دفتر نقاشی هاش سرگرمه. چشمام گرد شد:" مینی؟!"
با لب های آویزون بالا رو نگاه کرد و گفت:" کمکم کن!"
دستم رو به سمتش دراز کردم و کمک کردم باییسته. براش یه دست لباس سرهمی جدید و لباس زیر آریل مورد علاقش رو برداشتم:" بیا باهم دوش بگیزیم، هوم؟ میتونیم با اُردکیا بازی کنیم!"
نفسش رو حبس کرد:" کوکی و مینی باهم با اردکا بازی کنن؟"
سر تکون دادم و سمت حمام رفتم. جین مارو دید و بهمون لبخند زد. متوجه شدم که نامجون هیونگ دست هاس رو دور کمر جین حلقه کرده. واقعا امیدوارم اونا هم مثل ددیم و آپام خوشحال باشن.
YOU ARE READING
Crave | Per Translation
Fanfictionکشش (اشتیاق) | Crave مقدمه: جیمین، جونگ کوک و جین سه تا برادرن که هر سه هم تصادفا لیتل هستن. نامجون، هوسوک، تهیونگ و یونگی دوست های صمیمی و هم اتاقی اند که اتفاقا به خونه ی روبه روی همون اتاقی که این سه لیتل زندگی می کنن نقل مکان کردن و هیچ چ...