رویاهایی که من از تو دارم به اندازه کافی واقعی نیست
چطور چیزهایی که دوست داری دوام ندارن
حتی اگر این برای هر دومون ما ناعادلانه باشه
اوه ، شاید من فقط یک احمقم
هنوز به تو تعلق دارم
هر کجا که باشی ، هر کجا که باشی
این میدان های مین که من از میان اون ها عبور میکنم
برای نزدیک شدن به تو چه خطری میکنم
این میدان های مین من رو از تو دور می کنن
Minefields- Faouzia & John Legend
***
"هوسوک"
دو ساعت قبل قطره ی اشکی به وزن تمام عشق و احترامی که برای مین یونگی قائل بودم از چشم هام چکید و من اون مرد رو توی همون اتاق سرد رها کردم. حتما خودم هم کنارش جا موندم که انقدر سبک شدم.
از روح بزرگی که سال ها قبل تو وجود یونگی دیدم حالا یه موجود حقیر گوشه ی سینهم باقی مونده بود، پسری که هنوز هم من رو به شنیدن سکوتش محکوم میکرد.
تعجبی نداشت که نگاه شیفته ی یونگی همیشه نقشه خون رد پاهای جیمین بود، اون ها شباهت های بی همتایی داشتن، هر دو دروغگو های سیاست کاری بودن که میتونستن وقتی از سوزش فرو رفتن خار های گل صورتت جمع شده وادارت کنن به زیباییش لبخند بزنی.
دلم اونقدری از اون نفرت عاشقانه سیاه شده بود که بین تاریکی دنبال نور بگردم و توی جهنم دنبال سرما.
شنیدن صدایی که هنوز به اندازه ی گذشته محکم و گیرا بود جوری پرده ی خوش باوری رو از پیش روم درید که حاضر بشم توی هر دادگاهی به بی گناهی پارک جیمین اعتراف کنم. جیمینی که همه چیزش رو از مین یونگی داشت، اون پسر شاگرد اختصاصی مرد نیرنگ بازی بود که من عاشقش شدم، فقط کافی بود راه رفتن رو از استادش یاد بگیره تا سریع تر از اون شروع به دویدن کنه.
اگر هوسوک نبودم، اگر آدمی بودم که مدت ها قبل صداقتم رو پیش فروش خوشبختی میکردم حالا ایستاده برای مین یونگی دست میزدم. اون پسر حتی دکتر رو هم قانع کرد بود که اعصاب زبونش از کار افتاده و امیدی به حرف زدنش نیست.
هیچ وقت توی دید چشم های تیزش نبودم که حالا فکر کنم بودن یا نبودنم برای یونگی فرقی هم بکنه.
دوست داشتم تمام پله هایی که دست توی دست دیوار پایین اومدم رو یک سره بدوم تا فقط ازش بپرسم:
" چطور تونستی توی چشم های غمگینم نگاه کنی و با سکوتت بهم دهن کجی کنی؟ چطور جوشش اشک خواهرت رو دیدی و توی سکوتت غرق نشدی؟ چطور با این ذلت هنوز زنده ای؟"
YOU ARE READING
Kiss my wings
Mystery / Thriller• Name: Kiss my wings • Couple: Sope, Yoonmin, Vkook، boyxgirl & ... • Writer: Polaris • Summary: شروع تاریکی زندگیش ساده به نظر می رسید. رسوایی یونگی در مطبوعات و برملا شدن رازی که به نظر بزرگترین پنهان کاری زندگیش بود، مقابل چشم هزاران تماشاگر...