part 39

312 68 45
                                    


تو، در تصوراتم


خیلی واضحی


انگار که دقیقا اونجایی


ولی دستم رو به سمتت دراز میکنم


و تو ناگهان ناپدید میشی


از بین تمام خاطراتی که درون قلبم انباشته کردم


اونایی که از توئه رو جمع میکنم، بهم متصلشون میکنم


به خاطراتی که اون سمت اتاق در حال پخشن زل میزنم


تورو با هر انفجار درد حس میکنم


پوسیدگی اینقدر دوره که هیچ نور و روشنایی رو نمیتونه جذب کنه


قلب زخمیم رو با قولی بدون ریشه و بدون برگ مهر و موم میکنم


دوتا لیوان کنار هم قرار گرفتن، وظیفشون


هرگز کامل نشد، آه، درست مثل زمانی هستند


که آخرین بار لمسشون کردی


از بین تمام خاطراتی که درون قلبم انباشته کردم


اونایی که از توئه رو جمع میکنم، بهم متصلشون میکنم


به خاطراتی که اون سمت اتاق در حال پخشن زل میزنم


تورو با هر انفجار درد حس میکنم


لازم نیست که درست بشی


فقط میخواستم همونطور که هستی بمونی


خوش قلب، همیشه خندان، ولی


اگر اشکهای قابل شمردن بود، خیلی طول میکشید ولی


به سختی خودم‌ رو بهت رسوندم


و پیدات کردم


از بین تمام خاطراتی که درون قلبم انباشته کردم


اونایی که از توئه رو جمع میکنم، بهم متصلشون میکنم


به خاطراتی که اون سمت اتاق در حال پخشن زل میزنم


با تویی که واضحی در آغوشم به خواب میرم


کلماتی که زمزمه میکنی، طنین صدات


بی هدف دور اتاق سرگردانم


عطری که بو میکشم، گرمایی که حس میکنم


تا وقتی که باقی میمونه


تو، در تصوراتم


خیلی واضحی


انگار که دقیقا اونجایی


ولی دستم رو به سمتت دراز میکنم


و تو ناگهان ناپدید میشی


Film Out - BTS


***





" شروع فصل آبیِ بال های تو"


"یک ماه بعد"

Kiss my wings Where stories live. Discover now