Part 41 🔗

5K 648 412
                                    

پارت چهل و یکم


آخرین دکمه هم بست و بعد با لبخند به آیینه نگاه کرد و از تو آیینه متوجه تهیونگ شد که با لبخند بهش خیره شده بود...لبخند بزرگتری زد و درحالی که به چشمای پسر بزرگتر از توی ایینه نگاه میکرد گفت


کوکی:هیونگی خـ...خوب شدم؟


تهیونگ:نه!


جونگ کوک ریز ریز خندید و برگشت و مستقیم به چشمای شیطون پسر مو آبی نگاه کرد


کوکی:هـ..هیونگ اینا دددیگه قدیمی شده...حتما میخوای بگی عالی شدم!


تهیونگ:نه عالی هم نشـ...(سرفه)...نشدی!


چشمای جونگ کوک فوری پر از نگرانی شدن و پسر بیچاره فوری به سمت آیینه برگشت و نگاهی به خودش کرد


کوکی:اما...


تهیونگ فاصله بینشون رو با دو قدم بلند طی کرد و از پشت خرگوشکش رو محکم بغل کرد و بعد از بوسه زدن به موهاش ، سرشو روی شونه جونگ کوک گذاشت و به تصویر خودشون با لبخند نگاه کرد


تهیونگ:درست فهمیدی ، میخواستم اذیتت کنم...تو فوق العاده شدی کوک!...امشب همه چشما روی توعه خوشگلم!


گونه های جونگ کوک فوری رنگ گرفتن و با خجالت نگاهشو به پاهاش دوخت


کوکی:من خو...خوشگل نیستم هیونگ...نگو اااینجوری خجالت میکشم!


تهیونگ بوسه دیگه ای روی موهای مرتب و شونه شده ی پسر تو بغلش زد و ازش فاصله گرفت و با مهربونی به چشماش نگاه کرد


تهیونگ:تو زیباترین پسری هستی که من تو کل زندگیم دیدم!


یونگی:نخیر...قطعا کوری اگه جیمینیِ منو تاحالا ندیدی!


تهیونگ:هیونگ!...تو (سرفه)....ای خدا کلید خونه ی منو از کجا آوردی؟


یونگی:فرزندم ، تو آلزایمر داری و با کلید درو باز میکنی من با رمز میام تو خونه!...بعدشم سلامِت کجا رفت پسره ی بی شخصیت نکنه داری این بچه هم مثل خودت بی ادب و بدرد نخور تربیت میکنی!؟


تهیونگ:آبوجی محض اطلاع من دست پرورده ی خودتما یعنی(سرفه) داری اعتراف میکنی که ریدی با تربیت کر....آخخخخخخخخخخ هیونگ گردنم درد گرفت چرا میزنی خب؟


یونگی:این تیکه رو کوتاهی کردم تو تربیتت...اگه از بچگی کتک میخوردی الان آدم بودی!


تهیونگ میخواست جواب یونگی رو بده اما با شنیدن صدای قهقهه بلند جونگ کوک ، ساکت شد و با چشمای درشت شده به پسر مو بنفش نگاه کرد


تهیونگ:میخندی؟...(سرفه)...یاااا تو باید طرف من باشی!...اصلا امروز باید یک ساعت بیشتر درس بخونی!


جونگ کوک با خنده به سمت تهیونگ و یونگی رفت و اول دست تهیونگ و بعد دست یونگی رو گرفت و به سمت در راه افتاد

ℛ𝒶𝒾𝓈ℯ𝒹 𝒾𝓃 ℘𝒶𝒾𝓃 🔗Where stories live. Discover now