part13

431 101 20
                                    

هه. به جهنم که غریبه‌ها رو به من ترجیح میدی.
لباسم رو روی مبل پرت میکنم و پیشبندم و میبندم.
از رختکن بیرون میام و به ته که روی صندلی پیشخون نشسته چشم غره میرم البته چون سرش تو گوشیشه نمیبینه.
یکم بعد کارکن‌ها هم میان و همه سرگرم کار میشیم.
***
کلافه به دختر رو به روم نگاه میکنم.
- وای جیمینی نشناختی؟
برای بار صدم تکرار میکنم: نه خانم نشناختم.
- وا اکستم دیگه.
چشم‌هام و تو حدقه میچرخونم
- خب؟ سفارشتون چیه؟
میخنده و همونطور که لیست و نگاه میکنه میگه: هنوزم بداخلاقی.
چقدر زر میزنه. من اصا نمیدونم کدوم یکی از دوست دخترای قبلیمه.
پوفی میکشم.
- چی بیارم براتون؟
- ی قهوه لطفا!
سرم رو تکون میدم و سفارشش رو تو ایپد ثبت میکنم.
سمت پیشخون میرم و ایپد و رو میز میزارم.
- آقای کیم میز شماره ۵ یک قهوه، میز شماره ۳ کافه گلاسه و میز شماره ۲ هم قهوه سفارش دادن.
سرش رو تکون میده.
- میدونم اینجا نوشته.
و با چشمش به ایپد اشاره میکنه.
چشم غره‌ای بهش میرم.
بچه پررو.
منتظر میشم تا سفارش‌ها رو بیارن بعد یکی یکی سمت میزا میرم و سفارششون و تحویل میدم.
- ببخشید آقای پارک؟
با اخم سمت دختری که میگه اکسمه میرم و سرم رو تکون میدم.
- خیلی از دیدن دوباره‌ت خوشحال شدم عزیزم. شماره‌ی جدیدت و ندارم. خوشحال میشم شماره‌ت و بدی.
پوزخندی میزنم.
- خب خوشحال نشو!
بهت زده نگاهم میکنه.
- چی؟
به ساعتم نگاهی میندازم.
- خانم اگه سفارشی چیزی دارین که بیارم براتون اگر هم که نه من کار دارم.
- ب... بله عذر میخوام.
بی حوصله روی صندلی پیشخون میشینم و به ته زل میزنم.
- چیه نگاه میکنی؟
- خوشم میاد نگاه کنم. مشکلیه؟
دستش رو به کمرش میزنه.
- به جای من برو دخترا رو نگاه کن! مثلا این دختره قفلی زده روت. میتونی بهش زل بزنی.
به همون اکسم اشاره میکنه و پوزخندی میزنه.
- نه نمیخوام. میخوام به تو زل بزنم.
یک تای ابروش و بالا میندازه.
- چرا اونوقت؟
نیشخندی میزنم
- چون میگن دیدن اشتباه‌های بقیه باعث کسب تجربه میشه.
اخم میکنه.
- چه اشتباهی؟ یعنی چی؟
لبم و گاز میگیرم تا نخندم.
- تو اشتباه باباتی دیگه. ی لحظه غفلت کرد و نرفت داروخونه تو رو با این قیافه پ...
با ضربه‌ای که به سرم میخوره حرفم و قطع میکنم و بلند میخندم.
- پارک جیمین خیلی بیشعوری.
- میدونم.
- الاغ
- خودتی.
- تویی.
- خو...دتی
- تو... یی
پوزخند میزنم.
- میگم بچه بودی ضربه به سرت خورده؟
با تردید نگاهم میکنه.
- آره.
میخندم.
- معلومه.
- از کجا؟
محظ احتیاط از جام بلند میشم و یک قدم عقب تر میرم تا دست ته بهم نرسه.
- از قیافه‌ت معلومه کم عقلی.
نفس عمیقی میکشه.
- شانس اوردی تو کافه‌ایم وگرنه دهنت سرویس بود.
پوزخندی میزنم و نامحسوس انگشت وسطم و بهش نشون میدم.
- عوضی.
میخندم و با صدای زنگوله به در نگاه میکنم.
با دیدن سوجون خنده‌م تبدیل به اخم میشه.
سمتمون میاد و مستقیم تو چشم های ته زل میزنه.
- سلام.
ته لبخند میزنه.
- سلام سوجونا. خوبی؟
- آره تو چطوری؟
- منم خوبم. چه خبر؟ دانشگاه بودی؟
- نه گ...
بین حرفش میپرم.
- چی سفارش میدی؟
با اخم بهم نگاه میکنه.
- قهوه.
با دستم به یکی از میزا اشاره میکنم.
- میارم برات.
چشم‌غره‌ای بهم میره و روی صندلی میشینه.
ته توی کامپیوترش سفارش و ثبت میکنه.
بعد چند دقیقه قهوه‌ش رو روی پیشخون میزارن.
قهوه رو برمیدارم و براش میبرم.
- ممنون.
سرم رو تکون میدم و میخوام برم سرجام بشینم اما پشیمون میشم.
بهش مستقیم نگاه میکنم و با اخم ریزی میگم: چرا دور و ورش میپلکی؟
نیشخندی میزنه‌
- دور و ور کی؟
- ته.
- من و ته دوستیم.
انگشت اشاره‌م رو بالا میارم و نزدیک صورتش میبرم.
- یک، من فقط میگم ته و برای تو تهیونگه. دو، میدونم به عنوان دوستت بهش نگاه نمیکنی. چرا دور و ورشی انقدر؟
پوزخندی میزنه و به ته که داره با اخم جذابی چیزی تو برگه مینویسه نگاه میکنه.
- درسته. نمیشه بهش به چشم دوست نگاه کرد، اون فقط ی ددی جذابه.
خنده‌ی عصبی میکنم و رو میز خم میشم.
- چی؟ ددی جذاب؟
با گستاخی بهم خیره میشه.
- دقیقا.
لبم رو گاز میگیرم و اخم ترسناکی روی پیشونیم میشونم.
- خوب گوش کن ببین چی میگم! اگه سعی کنی باهاش وارد رابطه شی استخونات و خورد میکنم. فهمیدی؟
چشم‌هاش گرد میشن و هیچ حرکتی نمیکنه‌
تیز نگاهش میکنم و ازش دور میشم.
سمت ته میرم و‌ روی صندلی پیشخون میشینم.
به قیافه دوست داشتنیش نگاه میکنم.
چطوری به ته میگه ددی؟ اون فقط ی بیبی کیوته. آخه موهاش و نگاه چقدر بهم ریخته‌س.
یا لب‌های قلبی شکلش.
لبخندی میزنم و به میز خیره میشم.
اون واقعا خوشگله. ی کیوتِ خوشگل و جذاب.
***
در کافه رو قفل میکنم و سمت جایی که  ته وایساده بود برمیگردم.
با ندیدنش اخم میکنم.
چپ و راست خیابون و نگاه میکنم و با دیدن ته که داره سمت جاده میره بلند داد میزنم: ته؟
____________
جیمین هات🤤😂❤️
.
.
.
با تاخیر😁

We are just friendsWhere stories live. Discover now