ابروم بالا میپره.
- چیه چرا اونطوری نگام میکنی؟
آب دهنم و قورت میدم.
- هیچی.
بهم اخم میکنه.
- نمیتونی بهشون بگی دوست پسر داری؟
چند بار پلک میزنم.
- ها؟
تنهای بهم میزنه و از کنارم رد میشه.
- درد.
وارد رختکن میشه و من به مسیر رفتنش خیره میشم.
به چند دقیقه پیش که ته دستش و دورم انداخت فکر میکنم.
الان حسودی کرد؟
میخندم و رو میز ضرب میگیرم.
میاد و کنارم وایمیسه.
- خب خب... ی نفر اینجا حسودیش شده.
بهم چشم غره میره.
- جیمین با من حرف نزن!
میخندم و دستم رو دور شونهش میندازم.
- قهری؟
چهرهش و جمع میکنه و لبش رو جلو میفرسته.
روش و اونور میکنه، لبخندم محو میشه و قلبم تند میزنه.
حس میکنم تو رگام داره ی مایع سرد حرکت میکنه.
چرا حس میکنم قلبم داره از جاش در میاد؟
به چهرهی دوست داشتنیش نگاه میکنم.
جادوم کرده؟
دستم رو از دور شونهش پایین میندازم و دور کمرش حلقه میکنم.
سمت خودم میکشمش و به خودم میچسبونمش.
- هی! جیمینا تو کافهایم.
نگاهم رو تک تک اجزای صورتش میچرخه.
دستش رو روی قفسه سینهم میزاره و سعی میکنه خودش رو ازم جدا کنه.
- جیمینا!
چشمهام و میبندم و بینیم رو نزدیک گردنش میبرم.
نفس عمیقی میکشم و بینیم رو روی گردنش میکشم.
- جیمی... نا؟
لباسم رو تو مشتش میگیره.
بوی شیرینِ تنش تو ریههام میپیچه و حس میکنم تو بدنم شکوفه میزنه.
با صدای کوبیده شدن چیزی روی میز به خودم میام و سریع از ته جدا میشم.
گیج به مامان ته نگاه میکنم.
- چتونه؟ چیکار میکردین؟
- ما... مان... اینجا چیکار میکنی؟
- جواب من و بده!
به چهرهی قرمزش نگاه میکنم و نفس عمیقی میکشم، سعی میکنم مغزم و جمع و جور کنم.
- ته داشت... ازم دربارهی عطر جدیدش نظر میپرسید.
_________________
جیمین دست به پیچوندنش خوبه😂
فک کن جلو مامان دوستت لو بری😂🤦🏼♀️
الهی جیمینم هر لحظه داره عاشق تر میشه🥺❤️
.
.
میدونم خیلیییی خیلییییی کمه ولی همینم به زور نوشتم☹️
خیلی ببشید🥺
ВЫ ЧИТАЕТЕ
We are just friends
Любовные романы|کامل شده| ما فقط دوست بودیم. نمیدونم چیشد چطور چرا اما وقتی به خودم اومدم دیدم که دیوونهوار عاشقتم. « - دیگه چرا سیگار نمیکشی؟ - میدونی نیکوتین چیه؟ - توی سیگاره. - آره. همون لحظه ای که سیگار و میکشی نیکوتین باعث میشه آروم بشی. درسته ضرر داره اما...