S 01 - E 07

186 47 119
                                    

«بدترین حسی که تجربه کردم؟... اینکه ندونم دقیقا الان دارم چه حسی رو تجربه میکنم. حس سردرگمی!»

-کوین؟ اون دختر، عملا دوست دخترته، نه؟

-بیخیال کوک، خودت هم میدونی که رابطه من با اونا جدی نیست. نمیدونی؟

جونگ‌کوک خندید و نمیدونست دقیقا چی باید بگه. کوین لبخندی روی لب های صورتیش نشوند و یک قدم به پسر کوچکتر نزدیکتر شد.

-تو الان داری حسودی میکنی؟ چرا؟

جونگ‌کوک با چشم‌های گرد شده به چشم‌های منتظر و خندونش خیره شد و گفت:

-یعنی چی که چرا؟

کوین دو دستش رو روی شونه های پسر گذاشت و کمی به سمتش خم شد.

-خب آدم‌ها نسبت به کسایی که دوستشون دارند حساس و حسود میشن.

و در ادامه یک ابروش رو بالا انداخت و سرش رو کمی کج کرد.

جونگ‌کوک نیشخندی زد و با صدایی که کمی پایین اومده بود، گفت:

-باید حتما بگم که بفهمی؟ خودت نمیتونی بفهمی از رفتارهام؟ همه آدم‌هایی که من و تو رو می‌شناسند، طوری نگاهم میکنند که مطمئنا ذهنشون خیلی فراتر از رابطه ما رو تصور کرده. اون وقت فقط تو نفهمیدی، نه؟

نگاه کوین تغییر کرد و دست‌هاش رو از بدن جونگ‌کوک دور کرد تا صاف بایسته.

-اگه دوست نداری دیگه نزدیکت نمیشم. اگه حرف‌های اونا مهتره... همین الانش هم با رفتارات حس میکنم دارم خودم رو بهت تحمیل میکنم.

«به دلایلی که اون لحظه برام ناشناخته بودند، نمی‌خواستم کوین همچین حسی داشته باشه. میخواستم نشونش بدم که منم نسبت بهش بی‌میل نیستم.»

-دیوونه نشو کوین

-من دیوونه هستم جونگ‌کوک... دیوونه توئم ولی نمیدونم چرا نمی‌خوای بفهمی... نمیدونم چیکار کنم که بفهمی دوست دارم.

-برو دوباره با همکلاسیم دعوا کن که چرا کنار من نشسته.

کوین کمی صداش رو بالا برد و نزدیک‌تر شد.

-ببین جونگ‌کوک! بهت گفتم از اون پسره خوشم نمیاد. من آدم‌هایی مثل اون رو میشناسم. اون نمیتونه دوست خوبی برات باشه ولی تو برای حرص دادن به من، هر روز داری باهاش صمیمی‌تر میشی.

«من دیگه داشتم خسته میشدم از این حجم عظیم از احساساتی که بر مبنای حسادت بود... اون سعی میکرد حسادت منو تحریک کنه و سر کوچکترین چیزها ابراز حسادت میکرد... اونم به این شیوه که <تو اونو نمیشناسی، من میشناسم. پس ازش دوری کن!> من دیگه داشتم خسته میشدم از این همه کنترل شدن!»

-برای حرص دادن به تو نبود. تو چرا فکر می‌کنی همه مثل توئن؟

-آره دقیقا... من احمقم که فکر می‌کنم تو هم مثل منی. مثل من دوسم داری و مثل من یه کارایی بخاطرم میکنی... منی که برات دنیا رو آتیش میکشم.

𝑩𝑼𝑻𝑻𝑬𝑹𝑭𝑳𝒀🦋 •𝚅𝙺𝙾𝙾𝙺/𝙺𝙾𝙾𝙺𝚅•Where stories live. Discover now