S 02 - E 10

195 43 82
                                    

«تهیونگ عادت کرده بود به آنالیز کردن رفتارهایی که از آدم‌ها می‌دید. بعدها فهمیدم دلیلش این بود که مدتی طولانی از کودکی و نوجوانیش رو صرف پیدا کردن دلیل مرگ مادرش کرده و این کار جزوی از شخصیتش شده بود!»

-داری چی درست میکنی؟

تهیونگ کمرش رو به کانتر تکیه داده و طبق عادتش به جونگ‌کوک خیره شده بود. پسری که نگاهش بین صفحه گوشی و مواد خمیری مانندی که توی قابلمه ریخته بود، در گردش بود.

-کیک و بیسکوئیت‌هام تموم شده، حوصله بیرون رفتن و خرید هم ندارم. خواستم خودم درست کنم.

تهیونگ نگاهی به قابلمه که مواد داخلش با دو چنگال توسط جونگ‌کوک مخلوط میشد، گفت:
-قراره بذاریش روی گاز؟

جونگ‌کوک خندید و گفت:
-داریم تو کشتی تایتانیک زندگی می‌کنیم کیم تهیونگ! همه‌چیز هست. حتی همزن و کاسه مخصوص هم داریم، من فقط خواستم ساده‌زیستی رو ترویج بدم.

تهیونگ خندید و با نگاهی به اطرافش گفت:
-از خونه دانشجویی چه انتظاری داری؟ عوضش اجاق گازمون فِر داره!

جونگ‌کوک تک‌خنده بلندی کرد و گوشی رو کنار گذاشت تا با یک دستش قابلمه رو بگیره و با اون یکی دستش مواد رو هم بزنه.

-کاش بهم میگفتی تو راه برگشت، برات کیک می‌خریدم. اینجوری راحت‌تر میتونستی از گردش تو کشتی تایتانیک لذت ببری.

چشم پسر کوچکتر همچنان به مواد بود و احتمالا نگاه خیره تهیونگ باعث شد بی‌اراده دقتش رو بالا ببره تا کارش رو بهتر انجام بده. با لبخندی جواب داد:

-فکر میکردم تو خونه دارم. تازه اون موقع دلم نمی‌خواست. ولی همیشه عصر که میشه، دلم میخواد یه چیز شیرین بخورم.

پسر بزرگتر یکی از صندلی‌ها رو عقب کشید و روش نشست. با اینکه برای گفتن جمله‌ای که تو ذهنش بود، تردید داشت، اما به زبون آورد.

-چون استرس میگیری؟

جونگ‌کوک چند لحظه بدون اینکه هیچ حرکتی بکنه، با چشم‌های گرد شده بهش خیره شد. چنگال‌ها رو توی قابلمه انداخت و گفت:
-از کجا فهـ..._سرش رو کوتاه به طرفین تکون‌ داد_ چه ربطی داره؟

تهیونگ با آسودگی و بدون اینکه نگاهش رو بگیره، گفت:
-هورمون کورتیزول مسئول سر و سامان دادن به احساساته. مثلا کسایی که تو موقعیت‌های استرس‌زا یا خیلی غمگین قرار میگیرن، سطح این هورمون تو بدنشون می‌ره بالا تا بتونن از پس اون احساسات بربیان و به‌قولی دیوونه نشن. این هورمون باعث میشه گلوکز خون هم بالا بره تا متابولیسم بدن افزایش پیدا کنه، اینطوری انگار جسم داره بیشتر کار می‌کنه تا دردی که روح به دوش کشیده رو حمل کنه!... هرچی به شب نزدیک میشیم، سطح این هورمون پایین میاد. برای همینه که آدم‌ها، شب‌ها غمگین‌ترند چون دیگه کورتیزول در اون حد نیست که همه احساسات رو هندل کنه. این در حالیه که بدن هم‌چنان تمایل داره از پس اون تغییرات روحی بربیاد، پس برای بالا نگهداشتن متابولیسم، می‌ره سراغ خوراکی‌ها، مخصوصا شیرینیجات که راحت گلوکز رو در اختیار سلولها قرار بده. برای همینه بعضی‌ها پرخوری عصبی میگیرن یا مثلا خانوم‌ها تو دوران قاعدگی میل به خوردن شیرینی‌ها پیدا می‌کنند چون تغییرات هورمونی باعث غلیان احساساتشون میشه.

𝑩𝑼𝑻𝑻𝑬𝑹𝑭𝑳𝒀🦋 •𝚅𝙺𝙾𝙾𝙺/𝙺𝙾𝙾𝙺𝚅•Where stories live. Discover now